به گزارش اوراسیا ریویو، در ۹ آوریل ۲۰۲۵، دولت ترامپ برای احیای صنعت کشتیسازی داخلی ایالات متحده و بازپسگیری برتری دریایی، بهویژه با توجه به پیشرفت سریع چین در این حوزه یک فرمان اجرایی صادر کرد. این فرمان بر بازپسگیری مزیت رقابتی تأکید میکند و نگرانی فوری دولت آمریکا نسبت به کاهش توان کشتیسازی و برتری دریایی خود در برابر رقیب اصلیاش—جمهوری خلق چین—را برجسته میسازد.
یک ماه پیش از آن، در ۱۳ مارس ۲۰۲۵، گروهی از کهنهسربازان ارتش، لایحهای به نام «نجات کشتیسازی ما» (Save Our Shipyards Act) برای بازسازی و نوسازی صنعت دریایی ایالات متحده ارائه کردند که بر تأمین نیازهای نظامی آمریکا متمرکز است. هر دوی این اعلامیهها بیانگر این واقعیتاند که آمریکا اگر میخواهد جایگاه برتر خود را در این عرصه حفظ کند، باید فوراً برتری دریایی خود را—با محوریت رقابت در کشتیسازی—تقویت کند.
برای مقایسه، چین طی دو دهه گذشته توان کشتیسازی خود را بهطرز چشمگیری گسترش داده و اکنون ۵۳٪ از تولید جهانی کشتی را در اختیار دارد.
برتری چین در کشتیسازی نظامی و تجاری
بازار جهانی کشتیسازی طی بیست سال گذشته دچار تحول عظیمی شده است. در دهه ۲۰۰۰، متحدان کلیدی آمریکا—کرهجنوبی و ژاپن—۷۴٪ از بازار را در اختیار داشتند و سهم چین تنها ۵٪ بود. اما تا سال ۲۰۲۴، سهم چین به ۵۳٪ رسید، در حالی که سهم ترکیبی کرهجنوبی و ژاپن به ۴۲٪ کاهش یافت. سهم آمریکا از فعالیتهای جهانی کشتیسازی اکنون کمتر از ۱٪ است.
پیشرفت چین در کشتیسازی تجاری چشمگیر بوده است. این رشد سریع را میتوان به تولید داخلی، هزینه پایین نیروی کار، اقتصاد صادراتمحور و یارانههای دولتی نسبت داد. توسعه کشتیسازی نظامی چین نیز با همین سرعت ادامه یافته است. بسیاری از کارخانههای کشتیسازی چین بهصورت دوگانه فعالیت میکنند—هم در بخش تجاری و هم نظامی—و بخشی از سیاست «ادغام نظامی-غیرنظامی» دولت چین هستند که مرز میان صنایع دفاعی و غیرنظامی را از میان برداشته و منافع راهبردی و اقتصادی بهدنبال دارد.
جدول ۱: سفارشهای ثبتشده کشتیها (۲۰۲۲–۲۰۲۴)
کشور | ۲۰۲۲ | ۲۰۲۳ | ۲۰۲۴ |
چین | ۲,۰۸۴ | ۲,۵۸۲ | ۳,۴۱۹ |
کرهجنوبی | ۶۷۸ | ۶۸۰ | ۷۱۰ |
ژاپن | ۶۵۷ | ۷۱۷ | ۶۸۸ |
اروپا | ۳۰۲ | ۳۰۲ | ۳۲۴ |
سایر کشورها
(آمریکا: ۴ در ۲۰۲۲، ۴ در ۲۰۲۳، ۳ در ۲۰۲۴) |
۲۳۷ | ۲۷۹ | ۳۲۷ |
چین با بهرهگیری از زیرساخت کشتیسازی خود برای اهداف دوگانه، تواناییهای نیروی دریاییاش را ارتقا داده است. این کشور اکنون بزرگترین نیروی دریایی جهان را در اختیار دارد و ۲۳۴ ناو جنگی عملیاتی دارد (در برابر ۲۱۹ ناو نیروی دریایی ایالات متحده). نیروی دریایی ارتش آزادیبخش خلق چین دارای بیش از ۳۷۰ کشتی و زیردریایی رزمی است که بیش از ۱۴۰ فروند آنها از ناوهای سطحی بزرگ هستند. انتظار میرود این عدد تا سال ۲۰۲۵ به ۳۹۵ و تا ۲۰۳۰ به ۴۳۵ برسد. برای مقایسه، ناوگان دریایی آمریکا در حدود سال ۲۰۰۵ حدود ۳۰۰ کشتی و چین حدود ۲۰۰ کشتی داشت. تا سال ۲۰۳۰، ناوگان آمریکا تقریباً ثابت میماند، در حالی که چین به ۴۵۰ کشتی خواهد رسید.
چالشهای صنعت کشتیسازی آمریکا
صنعت کشتیسازی آمریکا بدون محرک بیرونی ممکن است دچار رکود شود. دههها سرمایهگذاری ناکافی و سیاستهای حمایتی، این صنعت را از استانداردهای جهانی عقب انداخته است. ظرفیت تولید آمریکا در مقایسه با چین بسیار کمتر است و فرآیند ساخت کشتیهای نیروی دریایی با مشکلاتی همچون هزینههای اضافی، نقص طراحی و تأخیر در تحویل مواجه است.
شرکتهای خصوصی نقش عمدهای در تأمین کشتیهای مورد نیاز نیروی دریایی آمریکا دارند، اما اغلب فراتر از بودجه و عقبتر از زمانبندی عمل کردهاند و از رسیدن به هدف افزایش ناوگان بازماندهاند. این چالشها مانعی مهم برای ارتقاء زیرساخت دریایی آمریکا محسوب میشوند.
کاهش توانمندی در دریا، نگرانیهایی را درباره توان واشنگتن برای حفاظت از خطوط ارتباطی دریایی و تسلط بر نقاط گلوگاهی ایجاد کرده است که مسائلی حیاتی برای کنترل تجارت جهانی در بحرانها و تضمین امنیت مسیرهای حملونقل محسوب میشود.
حضور پررنگتر در منطقه هند-پاسیفیک
رشد دریایی چین، توجهها را به جاهطلبیهای این کشور برای کنترل مسیرهای دریایی، چه در همسایگی خود و چه فراتر از آن، معطوف کرده است. اقدامات فزاینده چین در منطقه هند-پاسیفیک موجب نگرانی کشورهایی مانند فیلیپین، کرهجنوبی و ژاپن شده است. این منطقه که خانه متحدان اصلی آمریکاست، بهعنوان صحنهای کلیدی برای مقابله با اقدامات چین تلقی میشود و توازن قوا در آن اولویتی برای واشنگتن است.
افزایش درگیری های چین در اطراف آبهای تایوان نیز باعث تشدید نگرانیها شده است. در همین راستا، دستیار وزیر دفاع آمریکا در جلسه استماع کمیته نیروهای مسلح مجلس نمایندگان، بر رفتار تهاجمی فزاینده چین تأکید کرد. توسعه نظامی پرشتاب و افزایش ظرفیتهای دریایی چین، نیاز به بازسازی بازدارندگی آمریکا در منطقه را برجسته کرده است.
جبهه قطب شمال
برای تسلط فراگیر دریایی که آمریکا در پی آن است، آبراه قطب شمال به جبههای حیاتی در این رقابت در حال تحول تبدیل شده است. با ذوب شدن یخها و امکان ناوبری بیشتر، چین به فرصتهای اقتصادی در مناطق شمالی علاقهمند شده است. این کشور با همکاری روسیه در حال توسعه مسیرهای حملونقل در قطب شمال است. در نوامبر ۲۰۲۴، هیئتی متشکل از مقامات روس و چینی برای تدوین راهبرد توسعه «مسیر دریایی شمالی» به طول ۳۵۰۰ مایل جلسهای برگزار کردند.
یخشکنها نقش کلیدی در دسترسی سالانه به قطب شمال دارند. چین اخیراً سه یخشکن در آبهای قطب مستقر کرده که نشاندهنده جاهطلبیهای «قطبی» این کشور است. در مقابل، آمریکا با ناوگان یخشکنهای فرسوده روبهرو است و تنها یخشکن باقیمانده آن نیز به پایان عمر خود نزدیک میشود. در سال ۲۰۲۴، آمریکا با کانادا و فنلاند مشارکت «Ice Pact» را آغاز کرد تا تواناییهای قطبی خود را افزایش داده و فعالیتهای ژئوپلیتیکی منطقه را مهار کند. ترامپ در اوایل ۲۰۲۵ اعلام کرد که آمریکا سفارش ساخت ۴۰ یخشکن بزرگ برای گارد ساحلی صادر خواهد کرد. گرچه بعید بهنظر میرسد، تمرکز او بر کنترل گرینلند نیز نشاندهنده شدت رقابت در قطب شمال و تلاش آمریکا برای حفظ موقعیت خود در این منطقه است.
مسیر پیش رو
احیای صنعت کشتیسازی آمریکا کار آسانی نخواهد بود. فرمان اجرایی ترامپ بهدرستی چالشهای پیشروی واشنگتن را ترسیم میکند؛ اصلاح مشکلات در تولید کشتی نیازمند رویکردی جامع شامل تأمین مالی پایدار فدرال، رقابتیسازی کشتیهای تحت پرچم و ساخت آمریکا در بازار بینالمللی، بازسازی ظرفیتهای تولیدی دریایی ایالات متحده و تقویت آموزش و نگهداشت نیروی انسانی مرتبط است.
برای دولتی با عملکردی ناپایدار همچون دولت ترامپ، چالشهای احیای قدرت دریایی شامل تأمین بودجه پایدار، همکاری میاننهادی، ارزیابی واقعبینانه از توان نسبی خود در برابر چین و ترسیم نقشه راهی برای ارزیابی پیشرفت در شاخصهای مختلف است.
فرمان اجرایی ترامپ برای بازسازی برتری دریایی آمریکا، بهوضوح بر فوریت تقویت ظرفیت این کشور برای دفاع از منافعش در بلندمدت تأکید دارد. تمرکز دوجانبه نیروی دریایی آمریکا بر بهبود توانمندیها در هند-پاسیفیک، آمریکای لاتین و قطب شمال، گواه بر راهبردی فراگیر است. اگر واشنگتن بتواند صنعت کشتیسازی فرسوده خود را بازسازی کند، این حرکت میتواند آغازی نو برای حفظ منافع تجاری و راهبردی ایالات متحده باشد.
منبع: eurasiareview