به گزارش ساوت چاینا مورنینگ پست، اما نگاه صرف به چین از دریچه رکود، نادیدهگرفتن تحولی عمیق و ساختاری است که در جریان است. اقتصاد چین در حال فروپاشی نیست، بلکه در حال بازآفرینی و بازسازی است. مهمتر آنکه کشور نسلی از کارآفرینان و مصرفکنندگان پرورش داده که موتور رقابتپذیری در مقیاس جهانیاند و به ادغام بیشتر اقتصاد چین در نظام جهانی سرعت بخشیدهاند.
یکی از جنبههای کلیدی اما کمتر دیدهشده در تابآوری اقتصاد چین، نسل جدید کارآفرینان آن است. نسل نخست رهبران کسبوکار، متولد دهههای ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰، اکنون جای خود را به نسل پس از قحطی – متولد دهههای ۱۹۶۰ تا اوایل ۱۹۸۰ – دادهاند. برخلاف نسل پیشین که اغلب بر شبکههای غیررسمی متکی بود، این نسل جدید آموزشدیده، فناورمحور و نوآور است و بر همکاری و همآفرینی تمرکز دارد.
فهرست ۱۰ میلیاردر برتر چین در سال ۲۰۲۵ فوربز این روند را تثبیت میکند: بیشتر آنان از نسل جدید هستند – از بنیانگذاران بایتدنس و تنسنت گرفته تا شیائومی، پیندودو ، نتایز ، بیوایدی و علیبابا.
بیشتر آنها دارای تحصیلات فنیاند و بسیاری از استانهای ژجیانگ و گوانگدونگ برخاستهاند – مناطقی با فرهنگ قوی کارآفرینی. آنان در دوران اصلاحات اقتصادی چین به بلوغ رسیدهاند و تجربه کمبودهای گذشته را با فرصتهای بازار آزاد و همآفرینی فناورانه در کنار دولت و بخش خصوصی درهم آمیختهاند.
نمونه بارز این همآفرینی، همکاری شرکت بیوایدی با دولت شهری شنژن برای توسعه بازار خودروهای برقی است.
بیوایدی بهجای تمرکز مستقیم بر مصرفکنندگان فردی، ابتدا با شهرداری همکاری کرد تا ناوگان اتوبوسها و تاکسیهای شهری را برقی کند. این تقاضای نهادی اولیه باعث صرفهجویی مقیاس، کاهش هزینهها و افزایش اعتماد عمومی به فناوری شد. پس از آن، شرکت تمرکز خود را به بازار مصرفکننده منتقل کرد – الگویی از همافزایی عمومی-خصوصی که به ایجاد یکی از پیشرفتهترین اکوسیستمهای خودروهای برقی جهان انجامید.
بهطور مشابه، غولهای دیجیتال مانند علیبابا وJD.com با دولتهای محلی برای نوسازی سامانههای لجستیک و پرداخت دیجیتال همکاری کردند و از طریق ادغام کسبوکارهای کوچک و متوسط در پلتفرمهای خود، یکی از پیشرفتهترین اکوسیستمهای تجارت الکترونیک جهان را بنا نهادند.
با افزایش درآمد سرانه، مصرفکنندگان چینی بیش از گذشته عقلانی، در عین حال جسور و تجربهگرا شدهاند. ولخرجیهای تجملی دهه ۲۰۰۰ جای خود را به تمرکز بر ارزش، کیفیت و کارکرد داده است. آنان از پذیرندگان اولیه در مقیاس انبوه هستند و وفاداری به برند نزدشان بسیار ضعیفتر از غرب است؛ در نتیجه، بهسرعت به برندهایی با ویژگیهای بهتر یا قیمت پایینتر روی میآورند.
بازار خودروهای برقی بهترین نمونه این رفتار است: بیش از ۱۵۰ برند فعال خودرو برقی در چین وجود دارد. بیوایدی و نیو در کنار دهها استارتآپ چابک رقابت میکنند و همین رقابت مداوم موجب بهبود سریع محصول و کاهش هزینهها شده است. نتیجه این است که اکنون خودروهای برقی بیش از نیمی از فروش خودروهای جدید در چین را تشکیل میدهند.
سیستم نوآوری چین بر پایه رقابت فشرده و بیوقفه بنا شده است. اپلیکیشنها، پلتفرمها و زنجیرههای تأمین با سرعتی حیرتانگیز ظهور و افول میکنند و فهرست میلیاردرها تقریباً هر سال دگرگون میشود. این پدیده نه نشانه بیثباتی، بلکه نشانه پویایی داروینی اقتصاد است.
بهعنوان نمونه، بیوایدی – بزرگترین خودروساز برقی چین – سال گذشته رکورد فروش ماهانه را با بیش از ۵۰۰ هزار خودرو در هر ماه از سهماهه پایانی شکست، اما در بهترین ماه سال جاری، فروشش تنها کمی بیش از ۳۸۰ هزار دستگاه بود، زیرا رقبای جدید در حال پیشرویاند. در اقتصاد دیجیتال نیز میتوان (Meituan)،JD.com و علیبابا درگیر جنگ قیمتی شدیدی در بازار تحویل غذا هستند و با تخفیف، نوآوری لجستیکی و خدمات تازه رقابت میکنند. در چنین محیطی، بقا نیازمند بازآفرینی دائمی است.
در حالیکه بخشهایی از تولید کمهزینه به خارج از کشور منتقل میشود، تولید پیشرفته و زنجیرههای ارزش بالا همچنان در چین مستقر است. چین اکنون در زنجیرههای تأمین مرتبط با باتری خودرو برقی، پنلهای خورشیدی، ذخیرهسازی انرژی و ماشینآلات خودکار پیشتاز جهان است.
کارخانهها همچنان نیرو جذب میکنند، اما ماهیت تولید در حال تغییر است.چرخش پکن از الگوی رشد مبتنی بر املاک و مستغلات به سمت ماشینآلات پیشرفته و تولید صنعتی، نشانه دگرگونی عمیق ساختاری است. چین اکنون بیش از مجموع سایر کشورها ربات صنعتی بهکار میگیرد که نشاندهنده مقیاس و سرعت ارتقای صنعتی آن است.
در صنعت فولاد نیز این تغییر نمایان است: در سال ۲۰۱۰، ۴۲درصد از تقاضای فولاد چین در بخش ساختوساز مصرف میشد، اما تا سال ۲۰۲۳ سهم بخش ماشینآلات به ۳۰درصد رسید و از ساختوساز (۲۴درصد) پیشی گرفت. این تغییر نشانه بازآرایی عمیق اقتصاد به سمت صنایع نوآور و بادوامتر است.
در واکنش به تعرفهها و افزایش هزینههای داخلی، تولیدکنندگان چینی اکنون در حال گسترش حضور جهانی خود هستند. آنان دیگر صرفاً شرکتهای خارجی را نمیخرند، بلکه کارخانههایی در خارج از کشور میسازند – بهویژه در کشورهای جنوب شرق آسیا مانند ویتنام، تایلند و مالزی. این گسترش عمدتاً در حوزههای خودرو برقی، انرژی خورشیدی و الکترونیک صورت میگیرد، و نشانهای از ادغام عمیقتر چین در زنجیرههای تأمین جهانی است، نه عقبنشینی از آن.
این دگرگونی ساختاری، برای سایر کشورهای آسیایی فرصت بزرگی فراهم میکند. بهجای نظارهگر بودن، آنان میتوانند بهعنوان شرکای راهبردی در بازسازی اقتصاد چین مشارکت کنند. مسیر مطلوب، مشارکت هدفمند در حوزههایی چون انرژی پاک و اکوسیستمهای دیجیتال است.
کشورهای آسیایی باید بر همکاریهایی پافشاری کنند که ارزش محلی ایجاد میکند و شرکتهای چینی را به همآفرینی و مشارکت در ارتقای صنعتی بومی وادارد. این رویکرد واقعگرایانه است، زیرا کارآفرینان چینی پیشتر توانایی خود را در همکاری و همتوسعه در بازار داخلی نشان دادهاند و اکنون میتوانند همین الگو را در سراسر منطقه گسترش دهند.
منبع: scmp


