• امروز : یکشنبه - ۵ مرداد - ۱۴۰۴
  • برابر با : Sunday - 27 July - 2025
0

کشورهای حوزه خلیج فارس بستری مناسب برای رشد خودروسازان برقی چینی

  • کد خبر : 10729
  • ۰۴ مرداد ۱۴۰۴ - ۸:۰۰
کشورهای حوزه خلیج فارس بستری مناسب برای رشد خودروسازان برقی چینی
با شدت‌ گرفتن رقابت در بازار خودروهای برقی چین، خودروسازان پیشروی این کشور به‌دنبال گسترش جهانی فعالیت‌های خود هستند تا بازارهای جدیدی به دست آورند. در این میان، کشورهای شورای همکاری خلیج فارس (GCC)، به‌ویژه امارات متحده عربی و عربستان سعودی، به‌عنوان برخی از امیدوارکننده‌ترین مقاصد مطرح شده‌اند.

به گزارش ساوت چاینا مورنینگ پست، پیش‌بینی می‌شود سهم خودروسازان چینی در بازار خودروی خاورمیانه و آفریقا تا سال ۲۰۳۰ به ۳۴ درصد برسد، در حالی‌که این رقم در سال ۲۰۲۴ تنها ۱۰ درصد بوده است. شرکت‌هایی نظیر بی‌وای‌دی، شپینگ و چری پیشرفت‌های قابل توجهی داشته‌اند و با راه‌اندازی نمایشگاه‌های شاخص و ایجاد شراکت با شرکت‌های منطقه‌ای، حضور خود را تثبیت کرده‌اند.

در سال ۲۰۲۳، برندهای چینی ۱۲ درصد از فروش خودروهای نو در کشورهای GCC را به خود اختصاص دادند؛ این جهشی چشم‌گیر نسبت به سهم تقریباً صفر شش سال پیش است. با وجود برنامه‌های گسترده برای کربن‌زدایی، قدرت خرید بالا و علاقه‌مندی فزاینده به فناوری‌های پاک، منطقه خلیج فارس فرصت‌های رشد معناداری را ارائه می‌دهد.

اما در پشت این تحرک اولیه، واقعیتی محتاطانه‌تر پنهان است. گرچه خودروهای برقی چینی توانسته‌اند جای پایی در بازار پیدا کنند، هنوز اثری از ادغام عمیق در بازار یا حضور بلندمدت بومی‌سازی‌شده دیده نمی‌شود. حضور فعلی آن‌ها بیشتر جنبه تجاری و مقطعی دارد تا راهبردی و بلندمدت.

اهداف استراتژیک کشورهای خلیج فارس کاملاً مشخص است. دولت‌های منطقه به دنبال ایجاد ظرفیت داخلی در حوزه خودروهای برقی و هم‌راستا کردن آن با اهداف تنوع‌بخشی صنعتی هستند. سرمایه‌گذاری ۲.۲ میلیارد دلاری ابوظبی در شرکت نیو و سیاست‌هایی چون «سیاست خودروهای برقی» در امارات و «استراتژی ملی صنعت» در عربستان گواهی بر این عزم هستند.

با این حال، بسیاری از شرکت‌های خودروسازی چینی همچنان مناطق دیگری مانند آمریکای لاتین را در اولویت قرار می‌دهند. بازارهایی مانند برزیل و مکزیک جمعیت بیشتری دارند، تعرفه واردات بالاتری دارند که انگیزه مونتاژ محلی ایجاد می‌کند و چارچوب‌های تجاری منطقه‌ای مزیت‌های بلندمدت فراهم می‌سازد. به عنوان مثال، بازار خودروهای برقی برزیل در سال ۲۰۲۴ رشدی نزدیک به ۹۰ درصد داشته و در مکزیک نیز ۷۰ درصد رشد ثبت شده است. در مقابل، در اغلب کشورهای خلیج فارس، سهم خودروهای برقی از فروش خودروهای نو کمتر از ۳ درصد است.

تصمیم شرکت بی‌وای‌دی برای تأسیس کارخانه در برزیل، نشان‌دهنده تعهد راهبردی در آن بازار است؛ تعهدی که در منطقه خلیج فارس هنوز مشاهده نشده است. در مقایسه، ترکیب ابعاد بازار، مشوق‌های سیاستی و مزیت‌های لجستیکی در آمریکای لاتین همچنان برای خودروسازان چینی جذاب‌تر از بازار خلیج فارس است.

عوامل ساختاری متعددی در خلیج فارس در حال تکامل‌اند که سرعت و عمق تعامل با خودروهای برقی را شکل می‌دهند. در حالی‌که امارات پیشرفت‌های محسوسی داشته (نصب حدود ۶۲۰ ایستگاه شارژ عمومی با هدف عبور از ۱۰۰۰ ایستگاه تا سال ۲۰۲۵)، زیرساخت شارژ در سایر کشورهای خلیج فارس هنوز جای توسعه دارد. عربستان تا پایان ۲۰۲۳ کمتر از ۳۰۰ ایستگاه شارژ عمومی داشت، در حالی‌که مکزیک با همکاری شرکت‌هایی چون بی‌وای‌دی بیش از ۴۲ هزار ایستگاه در سال ۲۰۲۴ نصب کرده است. برزیل نیز بیش از ۲۴۰۰ ایستگاه شارژ سریع دارد.

قیمت پایین سوخت در منطقه، یکی از انگیزه‌های اصلی تجاری برای پذیرش خودروهای برقی را کاهش می‌دهد. همچنین، تعرفه پایین واردات باعث می‌شود تفاوت قیمت بین خودروهای وارداتی و مونتاژ داخلی کم باشد و در نتیجه انگیزه‌ای برای بومی‌سازی تولید وجود نداشته باشد.

با وجود افزایش آگاهی مصرف‌کنندگان، بازار به نقطه اوج خود نرسیده است. عواملی مانند ازدحام شهری، مقررات مربوط به آلایندگی و اصلاح حمل‌ونقل عمومی که در پذیرش خودروهای برقی در دیگر کشورها نقش دارند، در بسیاری از نقاط خلیج فارس کمتر دیده می‌شوند.

یکی دیگر از ویژگی‌های برجسته حضور خودروسازان چینی در منطقه خلیج فارس، تکیه آن‌ها بر توزیع‌کنندگان محلی است. در امارات، برندهای اصلی چینی از طریق شرکای ثالث فعالیت می‌کنند. این مدل باعث ورود سریع‌تر به بازار و تسهیل تطبیق با مقررات محلی می‌شود، اما محدودیت‌هایی نیز دارد.

اگرچه توزیع‌کنندگان محلی در فروش و رعایت مقررات تجربه دارند، اما معمولاً نقش پیشرو در ساخت زیست‌بوم خودروهای برقی، مانند اتصال به شبکه برق، گسترش ایستگاه‌های شارژ عمومی یا تطبیق نیازهای در حال تغییر مصرف‌کنندگان با تصمیم‌سازی در سطح شرکت را ندارند. این موضوع نیازمند سرمایه‌گذاری مداوم، توان فنی و چشم‌انداز راهبردی بلندمدت است.

مدل توزیع‌کننده‌ای بازتابی از وضعیت فعلی منطقه در نقشه راه جهانی خودروسازان چینی است. از آنجا که بازار خلیج فارس هنوز به اندازه کافی مقیاس‌پذیر یا دارای فشار سیاستی نیست، آن‌ها مدل همکاری با توزیع‌کننده را گام نخست می‌دانند؛ اما با گذشت زمان، این رویکرد می‌تواند موجب کاهش یادگیری بازار و تضعیف تعامل برند شود.

در حالی‌که ممکن است بازار خلیج فارس هنوز در میان اولویت‌های بالای خودروسازان چینی قرار نداشته باشد، این وضعیت در حال تغییر است. با افزایش تنش‌های تجاری جهانی، به‌ویژه اقدام ایالات متحده برای افزایش تعرفه خودروهای چینی، جذابیت خلیج فارس به‌عنوان پایگاه مونتاژ نهایی و صادرات مجدد در حال افزایش است.

با مناطق آزاد تجاری، مزیت‌های لجستیکی و سیاست‌های تجاری نسبتاً باز، این منطقه می‌تواند به پایگاهی برای خودروسازان چینی بدل شود تا اختلالات ناشی از تعرفه‌ها را دور بزنند و بازارهای غربی یا آفریقایی را رقابتی‌تر هدف قرار دهند. «چشم‌انداز ۲۰۳۰» عربستان نیز هدف تبدیل این کشور به قطب لجستیک و تولید را دنبال می‌کند که با تحولات تجارت جهانی هماهنگ است.

در این چارچوب، ارزش استراتژیک منطقه خلیج فارس می‌تواند از مقصد فروش صرف، به یک پلتفرم تولید و توزیع بدل شود. چنانچه خودروسازان چینی به دنبال تنوع‌بخشی به زنجیره تأمین و کاهش ریسک‌های ژئوپلیتیکی باشند، زیرساخت‌ها، جاه‌طلبی‌های سیاست‌گذاری و موقعیت جغرافیایی GCC می‌تواند راه‌حلی به‌موقع ارائه دهد.

ماجرای خودروهای برقی چینی در خلیج فارس، داستانی از حرکت اولیه با ظرفیت رشد بالا است. پایه‌هایی مانند حضور تجاری، علاقه دولت‌ها و استقبال مصرف‌کنندگان با درآمد بالا شکل گرفته‌اند. آنچه باقی مانده، تعمیق این حضور از طریق سرمایه‌گذاری مشترک در زیرساخت، عملیات بومی‌شده و همکاری‌های صنعتی هم‌راستا با سیاست‌هاست.

منبع: scmp

لینک کوتاه : https://techchina.ir/?p=10729

ثبت دیدگاه

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.