به گزارش نیویورک تایمز، در چین، تعداد توربینهای بادی و پنلهای خورشیدی که در سال گذشته نصب شدند، بیش از مجموع نصبشده در سایر نقاط جهان بود. و رونق انرژی پاک در چین حالا به سطح جهانی رسیده است. شرکتهای چینی در حال ساخت کارخانههای خودروهای برقی و باتری در برزیل، تایلند، مراکش، مجارستان و فراتر از آن هستند.
در همان زمان، رئیسجمهور ایالات متحده، از ژاپن و کره جنوبی میخواهد که «هزاران میلیارد دلار» در پروژهای برای ارسال گاز طبیعی به آسیا سرمایهگذاری کنند. و شرکت جنرال موتورز نیز بهتازگی برنامههای ساخت موتورهای الکتریکی در کارخانهای نزدیک بوفالو در ایالت نیویورک را کنار گذاشته و در عوض، ۸۸۸ میلیون دلار برای ساخت موتورهای بنزینی V-8 در همان مکان سرمایهگذاری خواهد کرد.
رقابت برای تعیین آینده انرژی آغاز شده است. در حالی که تهدیدات گرمایش جهانی به شکلی نگرانکننده بر سیاره زمین سایه افکندهاند، دو کشور از قدرتمندترین کشورهای جهان — ایالات متحده و چین — در حال دنبالکردن راهبردهایی در حوزه انرژی هستند که عمدتاً بر پایه ملاحظات اقتصادی و امنیت ملی بنا شدهاند، نه بحران اقلیمی. سرنوشت صنایع عظیمی در میان است، همراه با اتحادهای اقتصادی و ژئوپولیتیکی که جهان مدرن را شکل میدهند.
دولت ترامپ میخواهد جهان را همچنان وابسته به سوختهای فسیلی مانند نفت و گاز نگه دارد — منابعی که بیش از یک قرن، نیروی محرک خودروها و کارخانهها بودهاند، خانهها را گرم کردهاند و امپراتوریها را به پیش راندهاند. ایالات متحده بزرگترین تولیدکننده نفت و بزرگترین صادرکننده گاز طبیعی در جهان است، و این جایگاهی است که میتواند به تعبیر آقای ترامپ، آغازگر «عصر سلطه انرژی آمریکا» باشد؛ عصری که در آن وابستگی به کشورهای خارجی — بهویژه قدرتهای رقیب مانند چین — از میان برداشته میشود.
چین مسیر کاملاً متفاوتی را در پیش گرفته است. این کشور بر آیندهای سرمایهگذاری میکند که در آن، جهان با برق ارزانِ تولیدشده از خورشید و باد اداره میشود و برای تهیه پنلهای خورشیدی و توربینهای پیشرفته و مقرونبهصرفه به چین وابسته است. چین، برخلاف ایالات متحده، با توجه به جمعیت عظیم خود، منابع نفت و گاز قابل دسترس چندانی ندارد؛ بنابراین مشتاق است وابستگی به سوختهای فسیلی وارداتی را از بین ببرد و بهجای آن، بخش بیشتری از اقتصاد خود را با انرژیهای تجدیدپذیر به حرکت درآورد.
خطرات وابستگی چین به مناطق ناپایدار سیاسی برای تأمین انرژی، بهتازگی زمانی برجسته شد که اسرائیل به ایران حمله کرد؛ کشوری که تقریباً تمام صادرات نفت خود را به چین میفروشد.
با اینکه چین همچنان بیش از باقی جهان زغالسنگ میسوزاند و میزان آلودگیهای اقلیمی تولیدشدهاش از مجموع ایالات متحده و اروپا بیشتر است، اما چرخش آن بهسوی گزینههای پاکتر با سرعتی سرسامآور در حال انجام است. چین نهتنها هماکنون در تولید جهانی پنلهای خورشیدی، توربینهای بادی، باتریها، خودروهای برقی و بسیاری از دیگر صنایع انرژی پاک پیشتاز است، بلکه با گذشت هر ماه، فاصلهی فناورانهاش را نیز بیشتر میکند.
صادرات فناوری انرژی پاک
بزرگترین خودروساز، بزرگترین سازنده باتری و بزرگترین شرکت الکترونیک چین، هر یک سیستمهایی را معرفی کردهاند که میتوانند خودروهای برقی را تنها در پنج دقیقه شارژ کنند — و به این ترتیب، یکی از آزاردهندهترین مشکلات خودروهای برقی، یعنی زمان طولانی شارژ، تقریباً برطرف شده است. چین نزدیک به ۷۰۰ هزار پتنت (حق ثبت اختراع) در حوزه انرژی پاک دارد که بیش از نیمی از کل پتنتهای جهان در این زمینه را تشکیل میدهد. صعود پکن بهعنوان یک غول قدرت پاک، در حال دگرگونکردن اقتصادها و تغییر در اتحادهای کشورهای در حال توسعه، از جمله در مناطقی دوردست مانند پاکستان و برزیل است.
این کشور همچنین اقداماتی انجام میدهد که میتواند کار را برای دیگر کشورها، بهویژه ایالات متحده، در تلاش برای رسیدن به جایگاه آن دشوار کند. در آوریل، پکن صادرات آهنرباهای قدرتمند «عناصر خاکی کمیاب» — بازاری که چین در آن تسلط دارد — را محدود کرد، مگر اینکه این آهنرباها در محصولات کاملاً مونتاژ شدهای مانند خودروهای برقی یا توربینهای بادی باشند. اگرچه چین بهتازگی برخی مجوزهای صادراتی برای این آهنرباها صادر کرده است، این اقدامات نشان میدهد که جهان ممکن است با انتخابی روبهرو شود: یا فناوری انرژی سبز چین را خریداری کند، یا بدون آن ادامه دهد.
چین همچنین شروع به تسلط بر انرژی هستهای کرده است؛ حوزهای بسیار فنی که زمانی بدون شک در دست ایالات متحده بود. چین نهتنها ۳۱ راکتور هستهای در حال ساخت دارد، یعنی تقریباً به اندازه تمام جهان بهصورت جمعی، بلکه پیشرفتهایی را در فناوریهای نسل بعدی هستهای و همچنین در زمینه همجوشی هستهای اعلام کرده است؛ منبع انرژی پاک تقریباً نامحدودی که سالهاست دانشمندان در تلاش برای تحقق آن بودهاند.
«چین بسیار بزرگ است»، پرویر سینها، مدیرعامل شرکت تاتا پاور، یک هلدینگ هندی که پنلهای خورشیدی را در کارخانهای پیشرفته در نزدیکی جنوبیترین نقطه کشور تولید میکند اما تقریباً بهطور کامل به سیلیکون ساخت چین برای تولید آن پنلها وابسته است، میگوید: «بزرگ یعنی بزرگ. هیچ کس در جهان نمیتواند با این حجم رقابت کند.»
در حالی که چین در صنایع انرژی پاک، از فناوریهای ثبتشده تا مواد خام حیاتی، تسلط دارد، دولت ترامپ از نفوذ قابل توجه بزرگترین اقتصاد جهان استفاده میکند تا جریان نفت و گاز آمریکایی را حفظ کند.
در یک تغییر کامل نسبت به تلاشهای دولت بایدن برای دور کردن اقتصاد آمریکا از سوختهای فسیلی، کاخ سفید ترامپ در حال باز کردن زمینهای عمومی و مناطق آبی فدرال برای حفاریهای جدید، تسریع صدور مجوزهای خطوط لوله و فشار آوردن به دیگر کشورها برای خرید سوختهای آمریکایی به عنوان روشی برای اجتناب از تعرفهها است.
واشنگتن اساساً در داخل و خارج این کشور، با متحدان و دوستان، راهبردی مبتنی بر فشار و قدرت در حوزه انرژی دنبال میکند. این راهبرد بر این فرض استوار است که جهان مدرن از پیش بر پایه این سوختها طراحی شده است و ایالات متحده منابع فراوانی از آنها دارد، بنابراین صادرات این سوختها به اقتصاد آمریکا کمک میکند، حتی اگر انرژی خورشیدی پاکتر و اغلب ارزانتر باشد.
صادرات سوختهای فسیلی
رقابت بین ایالات متحده و چین برای عرضه محصولات خود به جهان، پیامدهای جدیای برای سلامت سیاره زمین به همراه دارد.
سوزاندن سوختهای فسیلی به مدت بیش از ۲۰۰ سال به ایجاد دنیای مدرن کمک کرده و رفاه زیادی برای کشورهای توسعهیافتهای مانند ایالات متحده فراهم کرده است، کشوری که به لحاظ تاریخی بزرگترین تولیدکننده گازهای گلخانهای محسوب میشود. اما این کار همچنین منجر به بحرانی شده است که دانشمندان اکنون آن را رو به گسترش میدانند. دیاکسید کربنی که از سوزاندن نفت، گاز و زغالسنگ وارد جو میشود، مانند پتویی است که گرما را در خود نگه میدارد و باعث گرمایش سریع زمین میشود.
پنلهای خورشیدی، باتریها و خودروهای برقی ساخت چین که با قیمت مناسب عرضه میشوند، امکان تغییر به فناوریهای پاکتر را برای بسیاری از اقتصادهای بزرگ از جمله برزیل، آفریقای جنوبی و حتی هند — رقیب منطقهای پکن — فراهم کردهاند. این مقرونبهصرفه بودن، برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای جهانی بسیار حیاتی است.
اجماع علمی بر این است که اگر گرمایش جهانی کنترل نشود، باعث خشکسالیها و طوفانهای شدیدتر خواهد شد، احتمالاً جریانهای اقیانوسی و الگوهای آبوهوایی جهانی را تغییر میدهد، تولید غذا را مختل میکند، بحران تنوع زیستی را تشدید میکند و با بالا آمدن سطح دریا، برخی از بزرگترین شهرهای جهان را غرق خواهد کرد، در کنار دیگر خطرات احتمالی.
دولت ترامپ این نگرانیها را نادیده گرفته است. کریس رایت، وزیر انرژی آمریکا و از مدیران سابق صنعت گاز طبیعی، تغییرات اقلیمی را «یک اثر جانبی ساخت دنیای مدرن» توصیف کرده است.
وقتی درباره مسیرهای متفاوت انرژی چین و ایالات متحده سؤال شد، بن دیتدریچ، سخنگوی وزارت انرژی، گفت: «ایالات متحده از منابع انرژی فراوانی برخوردار است و دولت ترامپ متعهد است که بهطور کامل از این منابع برای تأمین نیازهای روزافزون انرژی مردم آمریکا استفاده کند.» او همچنین گفت که تلاشهای گذشته برای تشویق به استفاده از انرژیهای پاکتر مانند خورشیدی یا بادی «امنیت انرژی آمریکا را به خطر انداخته است.»
آماندا اورسول، معاون اجرایی مؤسسه نفت آمریکا که از شرکتهای سوخت فسیلی حمایت میکند، گفت سازمانش پیشرفتهای چین را زیر نظر دارد و او تهدید استراتژیک چین را کمرنگ جلوه نمیدهد. او اظهار داشت: «ما همچنان با دقت کامل مراقب اقدامات چین هستیم، چون معتقدیم این موضوع هم در منافع امنیت ملی و هم منافع اقتصادی ماست که از منظر انرژی آمریکایی همچنان در جایگاه برتر باقی بمانیم.»
بیشتر انرژی جهان هنوز از سوختهای فسیلی تأمین میشود، اما در حالی که کشورها در تلاشند خطرات تغییرات اقلیمی را مدیریت کنند، به طور پیوسته به سوی گزینههای پاکتر روی آوردهاند. طبق گزارش آژانس بینالمللی انرژی، تا سال ۲۰۳۵ انتظار میرود انرژی خورشیدی و بادی به دو منبع بزرگ تولید برق تبدیل شوند و از زغالسنگ و گاز طبیعی پیشی بگیرند.
با کاهش مستمر هزینه انرژیهای تجدیدپذیر، راهبرد ایالات متحده ممکن است چین را در موقعیتی قرار دهد که بتواند از تمایل روزافزون جهان به انرژی نهتنها پاکتر بلکه ارزانتر بهرهبرداری کند.
لی شویو، رئیس مرکز اقلیم چین در مؤسسه سیاست آسیا سوسایتی، گفت: «ایالات متحده اقتصاد مبتنی بر سوختهای فسیلی را ترویج خواهد داد و چین رهبر اقتصاد کمکربن خواهد شد.» او افزود: «سؤال حال حاضر برای ایالات متحده این است که از اینجا به کجا میخواهد برود؟»
چگونه آمریکا پیشتازی خود را از دست داد
ایالات متحده فرصت کامل برای رهبری جهان در زمینه انرژیهای تجدیدپذیر را داشت. در واقع، زمانی این کار را انجام داده بود.
آمریکاییها در دهه ۱۹۵۰ اولین سلولهای فتوولتاییک سیلیکونی عملی را ساختند و در دهه ۱۹۷۰ نخستین باتریهای قابل شارژ لیتیم-فلزی را اختراع کردند. نخستین مزرعه بادی جهان تقریباً ۵۰ سال پیش در نیوهمپشایر ساخته شد. جیمی کارتر نیز در سال ۱۹۷۹ پنلهای خورشیدی را روی کاخ سفید نصب کرد.
اما با وجود منابع فراوان نفت، گاز و زغالسنگ و حمایت صنعت سوختهای فسیلی از تلاشهایی برای کمرنگ جلوه دادن نگرانیهای اقلیمی، تعهد آمریکا به ترویج سرمایهگذاری در انرژی پاک نوسانات زیادی داشته و گاهی به شکل چشمگیری کاهش یافته است.
جیمی کارتر رئیسجمهور ایالات متحده در سال ۱۹۷۹، در مراسمی روی سقف کاخ سفید پس از نصب پنلهای خورشیدی پشت سرش
برای مثال، در سال ۲۰۰۹، دولت اوباما شروع به ارائه تضمینهای وام برای فناوریهای نوظهور انرژی کرد. شرکت تسلا ۴۵۶ میلیون دلار وام دریافت کرد که این وام نقش حیاتی در موفقیتهای بعدی آن داشت.
اما ماجرای سولایندرا نیز وجود داشت.
شرکت تولیدکننده سلولهای خورشیدی سولایندرا، تضمین فدرالی برای وامهایی به مبلغ ۵۲۸ میلیون دلار دریافت کرد، اما پس از مدتی ورشکست شد و مالیاتدهندگان را متحمل ضرر کرد. بیش از یک دهه از آن زمان گذشته است، اما منتقدان تلاشهای آمریکا برای ترویج انرژی پاک هنوز سولایندرا را به عنوان شاهدی بر اشتباه بودن سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر مطرح میکنند.
مقامات چینی از تمرکز بیش از حد آمریکاییها بر ماجرای سولایندرا متعجب شدهاند.
لی جونفنگ، یکی از معماران اصلی سیاستهای بادی و خورشیدی چین، در مصاحبهای در سال ۲۰۱۷ گفت: «شما نگران سولایندرا هستید؟ شرکت خیلی کوچکی بود، چرا باید نگران باشید؟» به گفته او، پکن آمادگی بیشتری برای ریسکپذیری داشت — که گاهی به شکست منجر میشد، اما در مواقعی هم سودهای بزرگتری به همراه میآورد.
هدف چین از تسلط بر فناوری انرژی پاک، در ابتدا مسئلهای مربوط به تغییرات اقلیمی نبود. این هدف در لحظهای از خودآگاهی راهبردی در حدود دو دهه پیش شکل گرفت، زمانی که رهبران چین به آینده نگاه کردند و دریافتند که کنترل تولید انرژی برای امنیت ملی حیاتی است.
در سال ۲۰۰۳، ون جیابائو به مقام نخستوزیری چین رسید که دومین جایگاه عالیرتبه در کشور محسوب میشود. ون، که یک زمینشناس متخصص در عناصر خاکی کمیاب بود، به سیاست انرژی هم بهعنوان یک فرصت اقتصادی و هم بهعنوان یک ضرورت ژئوپولیتیکی نگاه میکرد.
ون جیابائو، یکی از محرکهای اصلی تغییر رویکرد چین به سمت انرژی پاک، در کنگره ملی خلق در سال ۲۰۰۳
چین به واردات نفت وابسته شده بود و در برابر بیثباتیهای خاورمیانه و کنترل مسیرهای دریایی از سوی ایالات متحده و هند — دو قدرت گاهبهگاه خصمانه — احساس آسیبپذیری میکرد.
آلودگی هوا در چین بسیار شدید بود؛ جان انسانها را میگرفت و با تصاویر شهرهایی که در دود خاکستری خفه شده بودند، باعث شرمساری جهانی میشد. از سوی دیگر، اقتصاد چین همچنان به تولیدات کممهارت متکی بود. ون جیابائو در انرژی فرصتی برای حل هر دو مشکل میدید: با تبدیل چین به یک نوآور در حوزه انرژی.
جنیفر ترنر، مدیر برنامه محیطزیست چین در مرکز وودرو ویلسون، گفت: «به جای اینکه دمپایی پلاستیکی بسازند، فناوری پاک تولید میکردند.»
دولت ون جیابائو عملاً یک چک سفید امضا صادر کرد.
چین صدها میلیارد دلار یارانه به تولیدکنندگان انرژی بادی، خورشیدی و خودروهای برقی اختصاص داد و در عین حال بازارهای داخلی خود را از رقابت خارجی محافظت کرد. این کشور توانست تقریباً انحصاری جهانی بر بسیاری از مواد اولیه کلیدی — مانند کبالت مورد نیاز باتریها — ایجاد کند.
برق ارزانقیمت ناشی از نیروگاههای زغالسنگی آلاینده، به چین امکان داد تا کارخانههای ذوب آلومینیوم و تولید پلیسیلیکون را با هزینهای کمتر از هر جای دیگر جهان اداره کند. منتقدان همچنین چین را متهم کردهاند که از نیروی کار اجباری در مناطقی مانند سینکیانگ برای کاهش هزینهها استفاده کرده است، هرچند چین این اتهامات را رد میکند.
در عین حال، چین در زمینه تحقیق و توسعه و همچنین تربیت نیروی کار ماهر سرمایهگذاری کرده است. این اقدامات به شرکتهای چینی فعال در حوزه انرژی پاک سطحی از حمایت پایدار بخشید که در ایالات متحده عملاً وجود نداشت.
جیان پان، رئیس مشترک شرکت CATL — بزرگترین تولیدکننده باتری برای خودروهای برقی و شبکههای برق در جهان — گفت: «جلب تعهد بلندمدت از چین کار سختی است. اما وقتی متعهد میشویم، واقعاً میخواهیم آن را به انجام برسانیم، و تمام ارکان جامعه — دولت، سیاستگذاران، بخش خصوصی، مهندسان، همه — با تلاشی هماهنگ بهسوی یک هدف مشترک حرکت میکنند.»
تلاشهای چین نتیجه داد
کمی بیش از یک دهه پیش، CATL استارتاپی بود که با هدف خرید بخش نوپای باتری خودروهای برقی یک شرکت الکترونیکی ژاپنی راهاندازی شد. امروز، این شرکت از مقر اصلی خود که به شکل یک باتری عظیم طراحی شده، شبکهای جهانی از معادن، کارخانههای فرآوری شیمیایی و واحدهای تولیدی را اداره میکند. بنیانگذار آن اکنون یکی از ثروتمندترین افراد جهان است.
رباتها در کارخانه خودروی برقی Zeekr در نینگبو، چین
در همین بازه زمانی کوتاه، چین توانست حتی در صنایعی از انرژی پاک پیشتاز شود که زمانی تحت سلطه ایالات متحده بودند. در سال ۲۰۰۸، آمریکا نزدیک به نیمی از پلیسیلیکون جهان — مادهای حیاتی برای پنلهای خورشیدی — را تولید میکرد. اما امروز، چین بیش از ۹۰ درصد آن را تولید میکند. صنعت خودروی چین اکنون بهطور گسترده بهعنوان نوآورترین صنعت خودروسازی جهان شناخته میشود، فراتر از ژاپنیها، آلمانیها و حتی آمریکاییها.
برای کاهش هزینههای تولید، چین کارخانههای خود را به شدت خودکارسازی کرده است. بین سالهای ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۳، این کشور هر سال تعداد رباتهای صنعتی بیشتری از مجموع کل جهان نصب کرده و هفت برابر بیشتر از ایالات متحده.
اریک لو، معاون شرکت LONGi Green Energy Technology، یکی از تولیدکنندگان بزرگ پنلهای خورشیدی چین، میگوید که رویکردی به نام «تولید خوشهای» بسیار مؤثر بوده است. او میگوید: «مکانهایی در چین وجود دارد که در شعاع سه تا چهار ساعت رانندگی، میتوان همه چیز را پیدا کرد.» قطعات، تولیدکننده، نیروی کار ماهر — همه چیز. «هیچ جای دیگری در جهان چنین خوشهای از نوآوری را در کنار هم ندارد.»
این خوشهسازی در صنعت باتری خودرو نیز مزایای عظیمی دارد. رابین زنگ، بنیانگذار شرکت CATL، در مصاحبهای در تابستان گذشته گفت که هزینه ساخت یک کارخانه باتری در ایالات متحده شش برابر بیشتر از چین است — و این پیش از آن بود که دولت ترامپ مشوقهای مالی برای ساخت چنین کارخانههایی در آمریکا را کاهش دهد.
فراتر از سلطه بر تولید و فناوری، چین همچنین بهصورت بیسابقهای در حال ساخت زیرساختهای عظیم انرژی پاک است.
در ژوئن سال گذشته، مزرعه خورشیدی اورومچی — بزرگترین مزرعه خورشیدی جهان — در منطقه خودمختار سینکیانگ چین به بهرهبرداری رسید. این نیروگاه قادر است بیش از میزان برق مورد نیاز برخی کشورها برای اداره کل اقتصادشان تولید کند.
و این تنها یک استثنا نیست. ده مزرعه خورشیدی بزرگ بعدی جهان نیز همگی در چین قرار دارند، و طرحهایی برای ساخت نیروگاههای حتی بزرگتر نیز در دست اجراست. خودروساز چینی BYD در حال حاضر نه یکی، بلکه دو کارخانه تولید خودروی برقی در حال ساخت دارد که هر یک دو برابر بزرگترین کارخانه خودروسازی جهان — کارخانه فولکسواگن در آلمان — خودرو تولید خواهد کرد.
ایالات متحده دیر متوجه ابعاد کامل این رقابت شد. تنها در اواخر دولت اوباما و طی دولت نخست ترامپ بود که بسیاری از سیاستگذاران واشنگتن دریافتند که بخش بزرگی از رقابت در حوزه انرژی پاک را به چین واگذار کردهاند.
مایکل کار، عضو پیشین کمیته انرژی و منابع طبیعی سنای آمریکا و مدیر اجرایی انجمن تولیدکنندگان انرژی خورشیدی برای آمریکا، میگوید: «آمریکا خواب بود. شما میتوانید بهترین فناوری جهان را اختراع کنید، اما اگر بلد نباشید آن را تولید کنید، هیچ اهمیتی نخواهد داشت.»
البته ایالات متحده میتواند مسیر خود را تغییر دهد. دولت آینده ممکن است بار دیگر بهطور جدی روی تحقیقات و سرمایهگذاری در انرژی پاک تمرکز کند.
اما زمان ارزشمندی را از دست داده است. سرمایهگذاریهایی که چین سالها پیش انجام داد، اکنون به بار نشستهاند — و پکن همچنان با قدرت در حال سرمایهگذاری در توسعه صنعت انرژی داخلی خود و صادرات این فناوریها به سراسر جهان است.
جاهطلبیهای «قدرت نرم» پکن
در میان بزرگترین مشتریان چین در حوزه انرژی سبز، یک کشور نفتی قرار دارد: عربستان سعودی. در سرزمینی بیابانی که به ذخایر عظیم نفتیاش شهرت دارد، شرکتهای چینی در حال ساخت یکی از بزرگترین پروژههای ذخیرهسازی باتری در جهان هستند، در کنار مزارع خورشیدی.
پکن در سراسر جهان از نفوذ خود در حوزه انرژی پاک برای ایجاد یا گسترش روابط سیاسی و اقتصادی استفاده میکند.
هر دو کشور — ایالات متحده و چین — نهتنها استقلال انرژی را در داخل مرزهای خود حیاتی میدانند، بلکه بهخوبی درک کردهاند که تأمین انرژی دیگر کشورها راهی مؤثر برای گسترش قدرت و نفوذ است. با این حال، رویکرد آنها نمیتواند بیش از این متفاوت باشد.
امروز، سلطه چین بر بسیاری از صنایع انرژی پاک به آن این امکان را میدهد که با فروش و تأمین مالی فناوری انرژی در سراسر جهان، حوزه نفوذ خود را گسترش دهد. این روابط به چین اجازه میدهند تا در لحظهای که اتحادهای ژئوپولیتیکی در حال دگرگونیاند، پیوندهای مالی، فرهنگی و حتی نظامی چند دهساله با کشورها برقرار کند.
این پروژهها شبیه ورقزدن یک اطلس جهان هستند. پکن در حال مذاکره برای تأمین راکتورهای هستهای به کشورهایی مانند ترکیه است — کشورهایی که پیشتر عمدتاً با ایالات متحده و اروپا همکاری داشتند. در پاکستان، چین هماکنون در حال ساخت بزرگترین نیروگاه هستهای آن کشور است.
شرکتهای چینی در برزیل توربینهای بادی میسازند و در اندونزی خودروهای برقی تولید میکنند. در شمال کنیا، توسعهدهندگان چینی بزرگترین مزرعه بادی آفریقا را بنا کردهاند. و در سراسر این قاره — بهویژه در کشورهایی که سرشار از مواد معدنی مورد نیاز برای فناوریهای انرژی پاک هستند، مانند زامبیا — تأمین مالی پروژههای متنوع از سوی چین، برخی دولتها را بدهکار بانکهای چینی کرده است.
بر اساس گزارش گروه تحقیقاتی Climate Energy Finance، از سال ۲۰۲۳ تاکنون، شرکتهای چینی ۱۶۸ میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی در حوزه تولید، تولید برق و انتقال انرژی پاک اعلام کردهاند.
میزان سرمایه گذاری خارجی چین در حوزه فناوری پاک از سال ۲۰۲۳ تاکنون
«آنها در حال تسلط کامل بر این بازارها هستند،» دکتر ترنر از مرکز وودرو ویلسون میگوید. «و تسلط بر بازار میتواند شکلی از قدرت نرم باشد.»
اما دولت ترامپ راه متفاوتی را در پیش گرفته است. با برچیدن شبکه گستردهای از برنامههای کمکهای خارجی، آمریکا از راهبرد دیرینه خود برای اعمال قدرت نرم صرفنظر کرده است.
در عوض، رویکردی مبتنی بر معاملات دوجانبه و منافع مستقیم با دیگر کشورها در پیش گرفته است. برای مثال، در عربستان سعودی، در حالی که چینیها مشغول ساخت پروژه باتری هستند، ایالات متحده بهتازگی با فروش عمده تسلیحات به این کشور موافقت کرده و یک شرکت آمریکایی نیز قرار است در زمینه استخراج، فرآوری و تولید آهنرباهای عناصر خاکی کمیاب در آنجا فعالیت کند. همچنین، دولت با شدت در تلاش است سوختهای فسیلی بیشتری را به دیگر کشورها بفروشد.
دونالد ترامپ، که سال گذشته بیش از ۷۵ میلیون دلار کمک مالی انتخاباتی از مدیران صنعت نفت و گاز دریافت کرد، وعده داده بود: «حفاری، حفاری، حفاری» و آغاز عصری از «سلطه انرژی». در ماههای نخست، او سعی کرده مسیر صادرات بیشتر را هموار کرده و دولتهای خارجی را تشویق به خرید گاز آمریکایی کند.
اوکراین، برای نمونه، که بهشدت به حفظ کمکهای نظامی آمریکا نیاز دارد، اعلام کرده که آماده است گاز بیشتری از آمریکا خریداری کند. این نمونهای دیگر از رویکرد تهاجمی دولت ترامپ است — حتی در قبال متحدان.
وارون سیوارام، عضو شورای روابط خارجی که در تدوین سیاست انرژی پاک برای دولت بایدن مشارکت داشته، میگوید: «آمریکا از نفت و گاز اهرم ژئوپولیتیکی به دست میآورد.» او ادامه میدهد: «گذار به انرژیهای پاک در واقع برای ایالات متحده بسیار زیانبار است، چون ما در این روند، میدان ژئوپولیتیکی و اقتصادی را به رقیبمان، یعنی چین، واگذار میکنیم.»
جهان چه خواهد خرید؟
آینده، معامله به معامله شکل میگیرد. ایالات متحده در حال فشار بر کرهجنوبی و ژاپن است تا گاز طبیعی بیشتری از آلاسکا خریداری کنند و در یک پروژه خط لوله عظیم — که بسیاری آن را نامحتمل میدانند — سرمایهگذاری کنند. چین نیز از اتحادیه اروپا خواسته اجازه دهد خودروهای برقی ساخت چین وارد بازار بزرگ این قاره شوند، هرچند چنین اقدامی میتواند باعث از بین رفتن گسترده مشاغل در صنعت خودروسازی اروپا شود.
در این رقابت جهانی، احتمالاً به این زودی برندهای مشخص نخواهد شد. جهان بهطور فزایندهای به انرژی وابستهتر میشود و این تقاضا هم برای پنلهای خورشیدی و هم برای نفت، انرژی هستهای و گاز طبیعی را افزایش میدهد.
در کوتاهمدت، این وضعیت هم برای پکن و هم برای واشنگتن میتواند مفید باشد. ایالات متحده همچنان مشتریان زیادی برای ذخایر عظیم نفت، گاز و زغالسنگ خود دارد. در حال حاضر، حدود ۸۰ درصد از نیاز انرژی جهان از طریق سوختهای فسیلی تأمین میشود.
اما انتظار میرود این سهم بهشدت کاهش یابد. آژانس بینالمللی انرژی پیشبینی میکند که تا میانه قرن، سهم نفت، گاز و زغالسنگ به کمتر از ۶۰ درصد برسد.
و این چین است که آماده است جای خالی را پر کند.
رافائل دوبو، مقام ارشد وزارت دارایی برزیل، میگوید:
«وقتی دولت فدرال ایالات متحده تصمیم میگیرد از رقابت کنار بکشد، این به معنای توقف رقابت نیست — کشورهای دیگر به حرکت خود ادامه میدهند.»
منبع: nytimes