این اقدام، تنها به بعد علمی و فناورانه محدود نمیشود، بلکه ابزاری راهبردی برای تثبیت جایگاه جهانی این کشور و به چالش کشیدن نظم موجود به رهبری غرب به شمار میرود.
برنامه فضایی چین طی دو دهه گذشته مسیری سنجیده و مرحلهبهمرحله را دنبال کرده است؛ از برنامه اکتشافات قمری چین (Chinese Lunar Exploration Program) معروف به پروژه چانگای (Chang’e Project)و ایستگاه فضایی تیانگونگ (Tiangong space station) گرفته تا ماموریت مریخی تیانون-۱ (Tianwen-1) و ماموریت اکتشافی تیانون-۲. این تلاشها صرفا کنجکاوی علمی نیستند، بلکه ابزارهایی هستند برای نمایش قدرت ملی، تقویت مشروعیت داخلی، و گسترش نفوذ نرم در سطح جهانی. این همان رویکردی است که شی جینپینگ (Xi Jinping) رئیس جمهور چین، آن را چشمانداز تبدیل چین به یک ابرقدرت فضایی معرفی کرده است.
تیانون-۱
پیوند نظامی-غیرنظامی و اهداف دوگانه
در چین مرز میان فعالیتهای غیرنظامی و نظامی در فضا عملا وجود ندارد. ارتش آزادیبخش چین (PLA) کنترل زیرساختهای اصلی مانند مراکز پرتاب جیوچوان (Jiuquan) و ونچانگ (Wenchang) و همچنین شبکههای تلهمتری، پایش و کنترل (TT&C) ماهوارهها را در دست دارد. این پیوند باعث میشود که فناوریهایی همچون ماهوارهبرهای بازگشتپذیر، سوختگیری مداری، و لجستیک مدار میانی هم در خدمت اکتشاف علمی و هم در خدمت ماموریتهای دفاعی قرار گیرند. همین ساختار است که به چین امکان میدهد قواعد جدیدی در زمینه بهرهبرداری از منابع سیارکی، مدیریت ترافیک مداری، و همکاریهای فضایی تدوین کند؛ قواعدی که با چارچوب غربی مانند توافقنامه آرتمیس (Artemis Accords) در تضاد قرار میگیرند.
فضا در چین دیگر تنها دستاورد فناورانه نیست، بلکه به نمادی از قدرت ملی و ابزار مشروعیتبخش حزب کمونیست تبدیل شده است. از همان ابتدای تاسیس جمهوری خلق، رهبران چین علم و فناوری را اولین نیروی مولد (first productive force) خواندهاند. انتخاب نامهایی چون چانگای، تیانگونگ، تیانون و لانگ مارچ (Long March) با الهام از اسطورهها، ادبیات و تاریخ انقلابی، این دستاوردها را به نمادهای فرهنگی و ملی بدل کرده است.
این چشمانداز فناورانه-ملیگرایانه، موتور محرک مشارکتهای نهادی و صنعتی چین نیز هست. پکن از طریق همکاری با کشورهای در حال توسعه نشان میدهد که قصد دارد استانداردها را خودش تعیین کرده و هنجارهای حکمرانی در نظم نوین فضایی را شکل دهد. با کاهش وابستگی به خارج و دیکته کردن استانداردهای فنی، این رویکرد چین را در جایگاه یک رهبر جهانی و بهعنوان جایگزینی برای چارچوبهای تحت رهبری ایالات متحده قرار میدهد.
تاسیس نهادی تازه برای اکتشافات اعماق فضا
در راستای تدوین قواعد جدید در حکمرانی فضایی، چین در ژوئیه ۲۰۲۵ انجمن بینالمللی اکتشاف اعماق فضا (International Deep Space Exploration Association به اختصار IDSEA) را تاسیس کرد. این نهاد با حمایت سازمان ملی فضانوردی چین (CNSA) و انجمن علوم و فناوری چین (China Association for Science and Technology) تاسیس شد.
تاسیس انجمن بینالمللی اکتشاف اعماق فضا
انجمن بینالمللی اکتشاف اعماق فضا ماموریت خود را فراتر از مدار زمین تعریف کرده است: توسعه سامانههای پیشران برای سفرهای سیارهای، سامانههای پشتیبانی حیات برای پروازهای طولانی، و شبکههای ارتباطی اعماق فضا از جمله اولویتهای کلیدی آن هستند. در این چارچوب، کشورها میتوانند محمولهها را به اشتراک بگذارند، آزمایشهای قمری مشترک انجام دهند و دادههای علمی را تجمیع کنند.
اعضای بومی این انجمن شامل آزمایشگاه اکتشاف اعماق فضا (Deep Space Exploration Laboratory)، مرکز مهندسی و اکتشاف قمری (Lunar Exploration and Space Engineering Center)، انجمن فضانوردی چین (Chinese Society of Astronautics)، و انجمن تحقیقات فضایی چین (Chinese Society of Space Research) هستند. در کنار آنها، همکاری با نهادهای بینالمللی همچون دفتر امور فضای ماوراء جو سازمان ملل (UNOOSA) و فدراسیون بینالمللی فضانوردی (International Astronautical Federation به اختصار IAF) به انجمن اعتبار بیشتری بخشیده است.
چالشهای ساختاری و سیاسی
با وجود حمایت گسترده، ایدسئا (IDSEA) با موانع متعددی روبهروست. ماموریتهای اعماق فضا هزینههای کلان و سرمایهگذاری بلندمدت میطلبند. اختلاف منافع میان قدرتهای بزرگ فضایی (چین، آمریکا، روسیه و اتحادیه اروپا) میتواند مانع تصمیمگیریهای حیاتی شود. همچنین، کشورهای کوچکتر ممکن است در تعیین دستورکار سهمی اندک داشته باشند و این امر پرسشهایی درباره عدالت و شفافیت ایجاد میکند.
ماهیت دوگانه فناوریها نیز خطرساز است. سامانههای رهگیری، ملاقات مداری، و کاهش زبالههای فضایی هم میتوانند برای تحقیقات علمی و هم برای عملیات ضدماهوارهای به کار روند. نظارت ارتش آزادیبخش چین بر مراکز پرتاب و شبکههای کنترلی این نگرانی را تشدید میکند.
ایدسئا در عین حال که میتواند پیشرفت علمی جمعی را شتاب دهد، زمینهساز رقابت ژئوپلیتیکی نیز هست. کشورهایی که به این چارچوب میپیوندند، ممکن است خود را ناخواسته با هنجارها و استانداردهای چین همسو ببینند و از چارچوبهای بینالمللی تحت رهبری آمریکا فاصله بگیرند. این روند میتواند به شکلگیری وابستگیهای بلندمدت و نابرابریهای راهبردی منجر شود. از سوی دیگر، سلطه شرکتهای چینی بر قراردادها و زیرساختها میتواند رقبای خارجی را به حاشیه براند. این وضعیت مرز میان همکاری علمی و منافع ژئوپلیتیکی را تیره میکند.
آینده: همکاری یا شکاف در حکمرانی فضا؟
چین با استفاده از انجمن بینالمللی اکتشاف اعماق فضا خود را در جایگاه یک هاب مرکزی در حکمرانی فضایی معرفی کرده است. این سازمان میتواند موتور پیشرفت فناوریهای کلیدی مانند رباتهای خودکار، معدنکاری فضایی و حفاظت در برابر تشعشعات فضایی باشد. با این حال، بدون شفافیت، پاسخگویی، و سازوکارهای حل اختلاف، خطر ایجاد شکافهای تازه در نظم فضایی جهانی وجود دارد.
مسیر آینده حکمرانی اعماق فضا کمتر به دستاوردهای فناورانه و بیشتر به اراده سیاسی و ظرفیت جامعه جهانی برای همکاری و نظارت وابسته است. پرسش اصلی این است: آیا اعماق فضا به عرصهای برای همکاری مشترک بشری بدل خواهد شد یا صحنهای تازه برای رقابت قدرتهای بزرگ؟ اگر اعماق فضا قرار است عرصهای مشترک برای بشریت باقی بماند و نه صحنهای برای رقابت قدرتهای بزرگ، شفافیت، پاسخگویی و دوراندیشی راهبردی ضرورتی انکارناپذیر خواهند بود.
منبع: thediplomat