در قلب این فناوری پیشگامانه، هوش مصنوعی تجسمیافته نهفته است. هوش مصنوعی تجسمیافته با ادغام ذکاوت و هوش در موجودات فیزیکی مانند رباتها، از هوش مصنوعی فراتر میرود و آنها را قادر میسازد تا درک کنند، بیاموزند و بهصورت پویا با محیط خود تعامل داشته باشند.
این رویکرد انقلابی نهتنها به رباتها اجازه میدهد تا در واکنش به محیط اطراف خود سازگاری و تکامل پیدا کنند، بلکه مسیر را برای تغییر سریع به سمت «اقتصاد خودمختار» هموار و جامعه را متحول میسازد.
اهمیت استراتژیک هوش مصنوعی تجسمیافته، آن را در خط مقدم رقابت جهانی فناوری قرار میدهد. در تجزیهوتحلیل زنجیره تأمین، نقش محوری منطقه خلیج بزرگ چین، با شنجن در هسته آن، برجسته میشود.
فناوریهای تجسمیافته هوش مصنوعی دو حوزه اصلی را در بر میگیرند؛ «مغز» رباتیک که توسط مدلهای پایه هوش مصنوعی و پلتفرمهای محاسباتی ابری توانمند شده است و «بدن» رباتیک که شامل سختافزار و اجزای محاسباتی یکپارچه میشود.
اجزای اصلی زنجیره تأمین هوش مصنوعی تجسمیافته شامل حسگرهای بینایی سهبعدی، حسگرهای نیرو برای اندازهگیری نیروی اعمال شده بر یا توسط یک ربات و سیستمهای میکرو درایو که موتورها و محرکهای کوچکی هستند که حرکات و کنترلهای دقیق را امکانپذیر میکنند.
آنها همچنین شامل سیستمهای کنترل دقیق نیرو میشوند که خروجی نیرو را با دقت بالا تنظیم میکنند، ماژولهای مشترک ربات که امکان مفصلبندی و حرکت بخشهای مختلف را فراهم میکنند و مدلهای پایه هوش مصنوعی که درک وسیعی از جهان، زبان و وظایف ارائه میدهند.
همچنین تراشههای تخصصی هوش مصنوعی، تراشههای کنترل ربات که ریزپردازندههای تخصصی هستند و عملیات سیستمهای رباتیک را مدیریت میکنند و پلتفرمهای محاسبات ابری که قدرت پردازشی را برای آموزش مدلهای هوش مصنوعی فراهم میکنند، برای این کار حیاتی و ضروری هستند.
برای سنجش توزیع زنجیره تأمین هوش مصنوعی تجسمیافته، عرضههای پیشرو از ایالاتمتحده، اروپا، ژاپن و چین در هر یک از این دستهها شناسایی شدند. نتایج این بررسی نشان میدهد که چین ۳۸ درصد از زنجیره تأمین را در اختیار دارد و ایالاتمتحده، اروپا و ژاپن به ترتیب ۲۶ درصد، ۲۴ درصد و ۱۲ درصد را در دست دارند.
چین بهویژه در بخشهایی مانند حسگرهای بینایی سهبعدی و ماژولهای مشترک ربات که در آن مقرون به صرفه بودن اهمیت دارد، سرآمد است. علیرغم این دستاوردها، چین در حوزههای فناوری حیاتی مانند مدلهای پایه هوش مصنوعی و تراشههای هوش مصنوعی از آمریکا عقبتر است.
علاوه بر این، یک جنبه جالب از تجزیهوتحلیلها نشان میدهد که منطقه خلیج بزرگ بیش از ۵۵ درصد از زنجیره تأمین هوش مصنوعی تجسمیافته چین را تشکیل میدهد. شایان ذکر است، اگر منطقه خلیج بزرگ به تنهایی در نظر گرفته شود، ۲۴ درصد از زنجیره تأمین جهانی هوش مصنوعی تجسمیافته را در اختیار خواهد داشت که همتراز با اروپا و بیش از ژاپن است.
منطقه خلیج بزرگ که شامل شهرهای محوری مانند شنجن، هنگ کنگ و گوانگژو میشود، از زمان پیوستن چین به سازمان تجارت جهانی در سال ۲۰۰۱، به قطب جهانی تولید و نوآوریهای فناوری تبدیل شده و نقشی حیاتی در پیشبرد و گسترش اقتصاد مبتنی بر فناوری چین ایفا میکند.
طی دهههای اخیر، این منطقه شاهد ظهور غولهای فناوری مانند هوآوی، بیوایدی، تنسنت و دیجیآی بوده است که هر کدام به یک نیروی جهانی قابلتوجه در هوش مصنوعی و رباتیک تبدیل شدهاند و پایهای قوی برای پیشرفت چین در عرصه هوش مصنوعی تجسمیافته فراهم میکنند.
با این وجود، شکاف در بخش تراشههای هوش مصنوعی رباتیک مشهود است و بازیگری مسلط هنوز از این منطقه ظهور نکرده است. علیرغم اینکه هوآوی و تنسنت مدلهای پایه هوش مصنوعی خود را توسعه میدهند، قابلیتهای تکنولوژیکی آنها هنوز با استانداردهای پیشرو تعیینشده توسط OpenAI و Google مطابقت ندارد که نشاندهنده زمینههایی برای رشد و بهبود در استراتژی توسعه هوش مصنوعی چین است.
به طور خلاصه، مسابقه و رقابت جهانی به سمت هوش مصنوعی تجسمیافته بر تحول اساسی در نحوه هدایت جوامع در اقتصاد خودمختار تأکید میکند. منطقه خلیج بزرگ چین در حال تبدیلشدن به مرکز زنجیره تأمین هوش مصنوعی است که نهتنها یک زنجیره تأمین پیچیده و بالغ دارد، بلکه غولهای فناوری نیز توسعه فناوریهای پیشرفته هوش مصنوعی را پیش میبرند.
برای تضمین یک مزیت رقابتی در مسابقه هوش مصنوعی تجسمیافته، چین باید بر توسعه هوش مصنوعی تجسمیافته در منطقه خلیج بزرگ تمرکز کند و سرمایهگذاری در مدلهای پایه هوش مصنوعی و تراشههای هوش مصنوعی را تقویت کند.
منبع: scmp