• امروز : پنج شنبه - ۶ آذر - ۱۴۰۴
  • برابر با : Thursday - 27 November - 2025
0

برنامه هوش مصنوعی چین و ربات‌هایی که به یار و فرزند انسان تبدیل می‌شوند

  • کد خبر : 11837
  • ۰۶ آذر ۱۴۰۴ - ۸:۰۰
برنامه هوش مصنوعی چین و ربات‌هایی که به یار و فرزند انسان تبدیل می‌شوند
زمانی که دولت چین در ماه اوت برنامه «+AI» را آغاز کرد، بسیاری آن را نوعی مشوق اقتصادی تازه دانستند. اما ناظران احتمالاً جاه‌طلبی واقعی پکن را دست‌کم گرفته بودند.

به گزارش ساوت چاینا مورنینگ پست، در تاریخ ۱۰ اکتبر، مقام‌های ارشد و کارشناسان در مجموعه‌ای از مقالات منتشرشده در مجله رسمی دولت الکترونیک (E-Government)، نخستین تبیین جامع از اهداف عمیق‌تر این ابتکار را در اختیار افکار عمومی قرار دادند.

برخلاف برداشت اولیه، «+AI»  صرفاً یک سیاست اقتصادی نیست، بلکه نقشه‌راه ملی ده‌ساله‌ای است که هدف آن سوق دادن چین به مرحله‌ای تازه از توسعه است، مرحله‌ای که اندیشمندان چینی از آن با عنوان «تمدن هوشمند» یاد می‌کنند.

بر اساس این چشم‌انداز، تا سال ۲۰۳۵ ربات‌ها نه‌تنها با جایگزینی نیروی انسانی، تولید صنعتی را دگرگون خواهند کرد، بلکه وارد نهادهای حکومتی برای کمک به حکمرانی اجتماعی می‌شوند و حتی ممکن است به «همدمان و فرزندان» ساکن خانه‌های چینی بدل شوند.

این طرح در پی دگرگونی چندبُعدی است که هم‌زمان سیاست، اقتصاد، جامعه، علم و فناوری و جایگاه جهانی چین را بازتعریف می‌کند.

مقام‌ها و مشاوران دولت نسبت به خطرات بزرگ این گذار نیز آگاه‌اند و در حال برنامه‌ریزی برای کاهش پیامدهای منفی آن هستند؛ از جمله بیکاری گسترده، فروپاشی ساختار خانواده، تشدید تعارض انسان و ماشین، چالش‌های اخلاقی و افزایش نابرابری اجتماعی.

آنان پیش‌بینی می‌کنند که چین تا سال ۲۰۳۵ به «سرزمین امید بی‌نهایت» بدل شود.

«+AI »  بیانگر عالی‌ترین شکل توسعه هوش مصنوعی است. هوش مصنوعی نه‌تنها قواعد ازپیش‌تعیین‌شده انسان را اجرا می‌کند، بلکه قادر خواهد بود در محیط‌های پیچیده الگوهای تازه بسازد، قوانین جدید کشف کند و حتی پرسش‌های نو مطرح نماید. دانشمندان در مرزهای دانش، بی‌نهایت امکان خواهند یافت؛ شرکت‌ها فضای بی‌پایانی برای رشد خواهند دید؛ مردم امید بی‌نهایتی به بهبود کیفیت زندگی خود خواهند داشت و جامعه بین‌المللی ظرفیت بی‌کرانی برای همکاری برد–برد کشف خواهد کرد.

سبک زندگی در عصر تمدن هوشمند کاملاً متفاوت از امروز خواهد بود. در تمدن‌های سنتی، انسان تنها تولیدکننده اقتصادی بود. اما در دوران تمدن هوشمند، با تکامل هوش مصنوعی از شکل محدود (ANI) به هوش عمومی (AGI)  و در نهایت هوش فراانسانی  (ASI)، نقش آن از ابزار کمکی به عامل مستقل تولید تغییر خواهد کرد.

انسان دیگر تنها تولیدکننده نخواهد بود. با پیشرفت هوش تجسم‌یافته انسانی  (embodied intelligence)، هوش مصنوعی در قالب انسانی نه‌تنها در کارهای ساده تولیدی، بلکه در تصمیم‌گیری‌های پیچیده نیز مشارکت می‌کند.
بنابراین، انسان و هوش مصنوعی با هم بنیان‌گذاران تمدن هوشمند خواهند بود.

همچنین ربات‌ها از مرز کارخانه‌ها فراتر خواهند رفت. پیشرفت مداوم هوش مصنوعی قدرتمند، به‌ویژه هوش تجسم‌یافته، به موجودات هوشمند اجازه می‌دهد به‌عنوان کنشگران اجتماعی در فعالیت‌های گسترده انسانی شرکت کنند. این امر ساختار سنتی جامعه انسانی را به‌کلی دگرگون خواهد کرد.

حتی ساختار خانواده نیز دچار تحول می‌شود. با افزایش استقلال فردی و نفوذ هوش مصنوعی در زندگی خانوادگی، شکل سنتی خانواده دستخوش تغییر خواهد شد. از یک سو، افراد مستقل‌تر موجب تداوم روند کاهش ازدواج و زاد و ولد می‌شوند؛ از سوی دیگر، هوش مصنوعی با حیوانات خانگی هوشمند، خدمتکاران رباتیک، و حتی یاران و کودکان مصنوعی (AI companions & AI children) به درون خانه‌ها راه می‌یابد. البته در واکنش به این روند، شاید ارزش روابط اصیل انسانی و پیوندهای اجتماعی پایدار بیش از پیش برجسته شود.

تحلیل‌های رسمی نشان می‌دهد که دولت چین رویکردی فعالانه‌تر و جامع‌تر از سایر کشورها در قبال هوش مصنوعی در پیش گرفته و می‌کوشد رهبری ورود به این الگوی اجتماعی جدید را بر عهده گیرد.

این خوش‌بینی نسبی بر پایه پیشرفت‌های ملموس بنا شده است. به لطف کاربرد گسترده هوش مصنوعی، چین در زمینه ربات‌های انسان‌نما پیشرفت سریعی داشته است: ربات‌هایی که در آغاز سال تنها می‌توانستند مانند سالمندان آرام حرکت کنند، اکنون در پایان سال قادرند حرکات رزمی و ضربات پرشی شبیه بروس لی انجام دهند.

این شتاب تا حدی ناشی از محیط مقرراتی چین است. برخلاف ایالات متحده که توسعه هوش مصنوعی عمدتاً به شرکت‌ها واگذار شده و فاقد نقشه‌راه دولتی بلندمدت است، یا اتحادیه اروپا که محدودیت‌های سختگیرانه‌ای اعمال می‌کند، از جمله ممنوعیت برچسب‌گذاری افراد به‌عنوان مجرم بالقوه یا پیش‌بینی تقاضا برای تنظیم تولید و چین به‌طور فعال چنین کاربردهایی را مجاز و حتی تشویق می‌کند.

الگوریتم‌های هوشمند می‌توانند نیازهای عمومی را دقیق شناسایی کنند، تخصیص منابع را بهینه سازند و در حوزه‌هایی چون تأمین اجتماعی، بهداشت و حمل‌ونقل خدمات شخصی‌سازی‌شده و پیش‌دستانه ارائه دهند.
مدل‌های هوش مصنوعی هشدار زودهنگام نیز می‌توانند برای شناسایی سریع ریسک‌های مالی، بلایای طبیعی یا حوادث جمعی، بینش و واکنش هوشمندانه ارائه دهند و دقت و کارایی مدیریت بحران را به‌طور چشمگیری افزایش دهند.

این تحول، رابطه انسان و سیستم را به‌صورت بنیادی تغییر می‌دهد. در حال حاضر، تعامل انسان و سیستم بر پایه مدل «انسان به‌دنبال پلتفرم می‌گردد» است؛ کاربر باید نیاز خود را تعریف کرده و به‌طور فعال جست‌وجو یا کلیک کند.
اما ابتکار +AI این منطق را واژگون می‌کند و به مدل «هوش مصنوعی به‌دنبال انسان می‌گردد» می‌رسد. با تحلیل داده‌های تاریخی، بافت زمانی و نیت‌های پنهان، سیستم‌های هوش مصنوعی خدمات را به‌طور پیش‌دستانه پیش‌بینی و ارائه می‌کنند. مثلاً دستیار هوشمند ممکن است خودکار کاربر را از برنامه‌اش آگاه کند یا بر پایه داده‌های زیستی، برنامه ورزشی پیشنهاد دهد. این رویکرد نه‌تنها هزینه تصمیم‌گیری را کاهش می‌دهد بلکه مفهوم خدمات را بازتعریف می‌کند: خدمات دیگر احضار نمی‌شوند، بلکه به همدم نامرئی زندگی روزمره بدل می‌گردند.

با این حال، چنین تحولی عظیم خطرهای قابل‌توجهی دارد.

باید به‌طور جامع پیامدهای ناشی از مشارکت گسترده هوش مصنوعی در جامعه انسانی را بررسی کرد، از جمله بیکاری گسترده، قطبی‌شدن اجتماعی، وضعیت حقوقی موجودات هوشمند مستقل و مسئولیت‌پذیری قانونی آن‌ها، فروپاشی اخلاق خانوادگی و افزایش ریسک‌های سیستمی در حکمرانی عمومی.

هوش مصنوعی ذاتاً میان‌بخشی است، اما ساختار فعلی دولت به‌صورت جزیره‌ای عمل می‌کند. مثلاً کمیسیون ملی سلامت بر هوش مصنوعی پزشکی نظارت دارد و وزارت صنعت و فناوری اطلاعات بر هوش مصنوعی صنعتی. نبود هماهنگی موجب شکاف سیاستی، استانداردهای داده ناسازگار و سامانه‌های گسسته می‌شود. پیشنهاد می‌شود که نهاد مرکزی قدرتمندی برای هماهنگی بین‌بخشی و تضمین هم‌افزایی سیاست‌ها ایجاد شود.

کاربرد هوش مصنوعی در حکمرانی «تیغ دو دم» است. اگر درست به‌کار رود، می‌تواند حکمرانی خوب را تحقق بخشد، اما در صورت سوءاستفاده، به «لویاتان دیجیتال» بدل خواهد شد — جایی که نظارت دولتی فراگیر، جامعه‌ای «زیر چشمان همیشگی» می‌سازد و نظام‌هایی مانند اعتبار اجتماعی، رفتار شهروندان را به‌صورت الگوریتمی کنترل می‌کند.

با این حال این خطرها مانع توسعه سریع هوش مصنوعی در چین نخواهند شد. فلسفه حکمرانی در چین دچار چرخشی بنیادی شده است: در گذشته تمرکز بر «پیشگیری از ریسک» و محدودسازی فناوری بود، اما اکنون با بلوغ مدل‌های زبانی بزرگ، تمرکز از «محدودسازی» به «ترویج» تغییر یافته است.

نقش جدید دولت کمتر شبیه ناظر و بیشتر مانند «والد» یا «باغبان» خواهد بود، یعنی نهادی که با تأمین داده، توان محاسباتی و میدان‌های واقعی کاربرد، محیطی حاصل‌خیز برای شکوفایی هوش مصنوعی فراهم می‌کند.

منبع: scmp

لینک کوتاه : https://techchina.ir/?p=11837

ثبت دیدگاه

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.