به گزارش ساوت چاینا مورنینگ پست، با این حال، اصطلاح «شوک چین ۲.۰» عملاً زمینهساز سوءبرداشت است. هر دو نویسنده این موضوع را بهخوبی درک کردهاند: آنها نسبت به حمایتگرایی واکنشی(reflexive protectionism) هشدار میدهند و بهجای آن، بر ایدهای آیندهنگرانه از سرمایهگذاری و یارانهگذاری هوشمند تأکید میکنند.
باید تأکید کرد که تحولات امروز تکرار آشفتگیهای گذشته نیست. موضوع تعطیلی کارخانهها یا از دست رفتن مشاغل نیست؛ بلکه ساخت سیستمها و صنایع کاملاً جدید است. چین نه بهعنوان بیثباتکننده، بلکه بهعنوان سازنده وارد صحنه شده است.
تحول امروز، یا همان «شوک چین ۲.۰»، بیشتر باید «شوک آینده» نامیده شود. این تحول با صنایعی سرمایهبر و پیشرفته هدایت میشود: خودروهای برقی، انرژی خورشیدی، توربینهای بادی، باتریها، شبکههای هوشمند و هوش مصنوعی. این بخشها دیگر بر پایه دستمزد پایین نمیچرخند، بلکه مبتنی بر مقیاس، یکپارچگی زنجیره تأمین و فشار بیوقفه برای نوآوریاند؛ فشارهایی که از سوی مجموعهای از نهادهای پیشرو در جهان هدایت میشود و این نهادها بهواسطه تغییر جهت از یارانههای دولتی بهسوی انضباط بازار و نوآوری مبتنی بر پژوهش، روزبهروز قدرتمندتر میشوند.
اگر قرن نوزدهم به بخار و بریتانیا تعلق داشت، و قرن بیستم به سیلیکون و ایالات متحده، قرن بیستویکم به آنهایی تعلق دارد که گذار سبز را رهبری کنند. چین دقیقاً همین کار را انجام میدهد. منافع آن نیز در سطح جهانی احساس میشود. تنها در سال ۲۰۲۳، چین بیش از کل ظرفیت نصبشده خورشیدی باقی جهان (۱.۶ برابر) را راهاندازی کرد. این کشور تقریباً دو برابر بقیه جهان توربین بادی نصب کرد و به کاهش هزینه انرژی پاک در سطح جهانی کمک رساند.
هزینه پنلهای خورشیدی از ۲۴ سنت به ازای هر وات در سال ۲۰۲۳ به تنها ۱۱ سنت در سال ۲۰۲۴ کاهش یافته است. چین نه فقط از گذار سبز حمایت میکند، بلکه عملاً آن را تضمین مالی کرده است.
در این روند، صنایع قدیمی کمتر از میان میروند، بلکه صنایع تازهای خلق میشوند و منافع جهانی آنها اکنون آشکار است. در کشورهای در حال توسعه، زیرساختهای انرژی پاک به مناطقی میرسد که شبکههای سنتی هرگز به آنجا نرسیده بودند. در بخشهایی از آفریقا، آسیای جنوب شرقی و آمریکای لاتین، میکروشبکههای خورشیدی، سامانههای باتری و تحرک برقی از سیستمهای قدیمی پیشی گرفتهاند. این نخستین استقرارهایی هستند که زیرساخت مدرن را به جوامعی میآورند که مدتها نادیده گرفته شده بودند.
اما همین ظرفیت، سرعت، کارایی و گستره است که نگرانیها را برمیانگیزد و در پاسخ، به تعرفهها و حمایتگرایی روی می آورند. اما درس تاریخ، از جمله یافتههای آتور و هانسون، آن است که چنین استراتژیهایی اغلب شکست میخورند.
در دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰، صنعت خودروسازی آمریکا با رقابت ژاپن روبهرو شد. تعرفهها و محدودیتهای صادراتی تنها تسکینی موقت بودند و نتوانستند ضعفهای ساختاری عمیقتر را پنهان کنند. امروز، خودروسازان خارجی در بیشتر بخشهای بازار خودرو آمریکا مسلطاند، در حالی که شرکتهای داخلی به بخشهای محدود و تحتحفاظت کامیونهای سبک و شاسیبلندها عقبنشینی کردهاند.
نمونه «هارلی-دیویدسون» حتی روشنتر است: تعرفه سال ۱۹۸۳ بر موتورسیکلتهای سنگین وارداتی و ناتوانی در تنوعبخشی باعث شد این شرکت به طیف محدودی از مشتریان مسن وابسته شود. امروز با کاهش پایگاه مشتریان و خط تولیدی کهنه روبهروست.
بهجای مقاومت در برابر تغییر، بهترین گزینه شکلدهی به آن است. پس از توافق «پلازا» در سال ۱۹۸۵، ژاپن در پاسخ به فشار آمریکا، بهطور مستقیم در کارخانههای آمریکایی سرمایهگذاری کرد. امروز، چین مسیر مشابهی را دنبال میکند؛ نه برای دور زدن و برهم زدن بازارها، بلکه برای مشارکت در آنها. استراتژی «در جهان، برای جهان» این کشور، تولید را در کشورهای شریک مستقر میسازد، دانش فنی منتقل میکند و با اهداف توسعه محلی همسو میشود، مشاغل و درآمد برای جوامع محلی فراهم میآورد.
برای نمونه، استراتژی استعاری « دریا همه رودخانهها را در آغوش میگیرد» شرکت چانگان شامل ساخت ۲۰ کارخانه در خارج از کشور است. شرکت شپینگ تولید خودروهای برقی محلیشده را در اندونزی آغاز کرده است. بیوایدی مونتاژ خودروهای برقی را در برزیل، در کارخانهای که قبلاً متعلق به فورد بود، شروع کرده است. هوآوی و چری نیز برای ایجاد یک برند جدید خودروی برقی با ظرفیت یکپارچه تحقیق، توسعه و تولید به ارزش بیش از ۱۰ میلیارد یوان (۱.۴ میلیارد دلار) همکاری کردهاند.
چین از قوانین جهانی یا شرکای محلی عبور نمیکند، بلکه بر سرمایهگذاری در رشد مشترک و همکاری بلندمدت متمرکز است.
در واقع، چین روزبهروز نقش تثبیتکنندهتری در نظام جهانی ایفا میکند، در حالی که دیگران در حال عقبنشینیاند. با کاهش تعهد ایالات متحده به لیبرالیسم بینالمللی و کاهش حمایت آن از نهادهای چندجانبه و کالاهای عمومی، چین در حال پر کردن شکافهای حیاتی است. از حمایت از مجامع منطقهای مانند جامعه کشورهای آمریکای لاتین و کارائیب گرفته تا تأمین حدود ۱۵.۲۵ درصد از بودجه سازمان ملل متحد و تعهد ۵۰۰ میلیون دلار طی پنج سال برای حمایت از سازمان جهانی بهداشت، چین همواره انتخاب کرده است که درگیر باقی بماند.
چین رژیم تعرفه صفر برای کالاهای ۵۳ کشور در حال توسعه اجرا کرده است. سیاست ورود بدون ویزای آن اکنون بیش از ۷۵ کشور را پوشش میدهد. چین در پی عضویت در «توافقنامه جامع و پیشرو مشارکت ترانس-پاسیفیک» است؛ توافقی که آمریکا در سال ۲۰۱۷ از آن خارج شد. چین همچنین در تعیین استانداردهای جهانی، از جمله چارچوبهای حکمرانی هوش مصنوعی، همکاریهای پژوهشی و پروژههای برد-برد دیگر مشارکت میکند. این کشور نه تنها عقبنشینی نکرده، بلکه در جهانی سرمایهگذاری میکند که همچنان باز، شبکهای و مشترک باقی بماند.
شوک واقعی، نه صعود چین، بلکه سرعتی است که آینده در حال ساختهشدن است. تنها خطای کنونی این خواهد بود که تلاش کنیم آن را مسدود کنیم، بهجای آنکه بخشی از آن شویم.
منبع: scmp