به گزارش ساوت چاینا مورنینگ پست، در مرکز این موضوع استعداد است. ایالات متحده همچنان مرکز غالب ذهنهای برجسته هوش مصنوعی است، ۲۷ درصد از محققان برتر هوش مصنوعی در آنجا فعالیت میکنند. اما نکته جالب اینجاست که تقریبا از هر ۱۰ نفر، ۴ نفر آنها اصالتا چینی هستند. درصد روزافزونی از شهروندان چینی که دکترای مرتبط با هوش مصنوعی را در خارج از کشور دریافت میکنند، در ایالات متحده مشغول به کار هستند و به تحقیقات بنیادی در مؤسساتی مانند OpenAI،Google DeepMind و استنفورد کمک میکنند.
با تبدیل شدن هوش مصنوعی به محور استراتژیهای صنعتی ملی، این جریان مرزی استعداد دیگر تنها یک موضوع آکادمیک نیست، بلکه یک استراتژیک است.
بسیاری از این پژوهشگران در نظام آموزشی سختگیرانه چین پرورش یافتهاند و سپس به آزمایشگاهها و استارتاپهای ایالات متحده مهاجرت کردهاند. این روند در المپیاد جهانی ریاضی نیز مشاهده میشود: چهرههای تیمهای برنده – چه از چین، چه از ایالات متحده یا کانادا – اغلب شبیه به هم هستند.
دانشجویان با اصالت چینی نه تنها سکوهای قهرمانی را تصاحب کردهاند، بلکه در مسیر پیشرفت نیز غالب هستند؛ این موضوع نشان میدهد که در حوزههایی که بر عمق فنی و رقابت جهانی تکیه دارند، هویت بهطور فزایندهای از مرزهای جغرافیایی فراتر رفته است. این تبادل و همزیستی حتی در شرکتهایی مانند xAI متعلق به ایلان ماسک هم مشهود است؛ جایی که دستکم یکسوم از اعضای تیم بنیانگذار، ریشه چینی دارند.
در ایالات متحده، پژوهشگران با اصالت چینی در حال ساخت مدلهای پیشرفته، راهاندازی شرکتهای میلیارددلاری و انتشار پژوهشهای علمی به صورت آزاد هستند. برخی از جاهطلبانهترین استارتاپهای حوزه هوش مصنوعی – از جمله Scale AI، Covariant، SambaNova و حتی Zoom – توسط افرادی با اصالت چینی هدایت میشوند که حرفه خود را در سیلیکون ولی بنا نهادهاند.
در همین حال، چین نیز پیشرفتهای چشمگیری داشته است. این کشور هر سال بیش از هر کشور دیگری فارغالتحصیلان رشتههای STEM (علم، فناوری، مهندسی و ریاضیات) تولید میکند و هوش مصنوعی را در مقیاس وسیع، از زیرساختهای شهری گرفته تا اپلیکیشنهای مصرفکننده، بهکار گرفته است. شرکتهایی مانند علیبابا ، تنسنت، و بازیگران نوظهوری همچون دیپسیک – که با مدلهای متنباز خود مورد توجه قرار گرفت – نشان دادهاند که توانایی ساخت مدلهای زبانی بزرگ با قابلیت رقابت جهانی را دارند.
در سال ۲۰۲۲، چین ۶۱.۱ درصد از ثبت اختراعات هوش مصنوعی در جهان را به خود اختصاص داد، در حالی که سهم ایالات متحده ۲۰.۹ درصد بود – تغییری چشمگیر نسبت به سال ۲۰۱۰ که ایالات متحده با ۵۴.۱ درصد در صدر قرار داشت. این حجم آمار خود گویای واقعیتی است: چین تنها در رقابت هوش مصنوعی حضور ندارد، بلکه در میزان تولید به شکلی چشمگیر پیشتازی میکند. اگرچه رویکرد نظارتی این کشور بهدلیل سختگیریهای زیاد – مانند اعمال قوانین توسط اداره فضای مجازی چین بر هوش مصنوعی مولد – مورد انتقاد قرار گرفته، اما نشانههایی از سازگاری و تطبیق در حال ظهور است.
موجی رو به رشد از پژوهشگران و دانشمندان چینی در حال بازگشت به کشور خود است. برای برخی، این تصمیم به معنای ارتباط مجدد با ریشههایشان است و برای برخی دیگر، چین اکنون منابع، حمایتهای نهادی و مقیاسی را فراهم میکند که برای دنبال کردن اهداف بلندپروازانه علمی و تجاری ضروری است. سرمایهگذاری فزاینده دولت در آموزش عالی، فرصتهایی در دانشگاههای برتر این کشور ایجاد کرده است؛ دانشگاههایی که به صورت رقابتی و بر مبنای شایستگی، نه پیشینه، به جذب استعدادهای جهانی میپردازند.
به عنوان مثال، ژو سونگچون، دانشمند برجسته حوزه هوش مصنوعی، پس از رهبری مرکز بینایی، شناخت، یادگیری و خودمختاری دانشگاه UCLA، به چین بازگشت. او اکنون ریاست مؤسسه هوش مصنوعی دانشگاه پکن را بر عهده دارد و در تأسیس مؤسسه هوش مصنوعی عمومی پکن نقشآفرینی میکند.
به همین ترتیب، تینگوِن هوانگ، یکی از پراستنادترین پژوهشگران هوش مصنوعی جهان، پس از دو دهه حضور در خارج از کشور، اخیراً به چین بازگشته و به عنوان استاد ممتاز به دانشگاه فناوری پیشرفته شنجن پیوسته است. مراکز پژوهشی مانند آکادمی هوش مصنوعی پکن و دانشگاه نانجینگ نیز به طور جدی در تلاش هستند تا استعدادهای برتر را به کشور بازگردانند.
با وجود این پیشرفتها، چالشهایی همچنان باقی مانده است. تحقیقات نشان میدهد که اکثر دکتریهای چینی رشته هوش مصنوعی در ایالات متحده پس از فارغالتحصیلی ترجیح میدهند در همانجا بمانند. با این حال، این روند ممکن است در حال تغییر باشد، چرا که چین اکوسیستمهای جذابتری برای بازگشتکنندگان ایجاد میکند، به ویژه برای آنهایی که به دنبال نقشهای رهبری یا ثبات بلندمدت هستند؛ چیزی که ممکن است در غرب دستیافتنیتر نباشد.
در همین حال، ایالات متحده نیز با مشکلات خود دست به گریبان است. «ابتکار چین (China Initiative) –»که اکنون متوقف شده – و موجی از تحقیقات پر سر و صدا، اثرات خود را بر جای گذاشتهاند. حتی امروز هم، عدم قطعیت در صدور ویزا و افزایش نظارتها باعث شده برخی پژوهشگران را محتاطتر کرده است. اما این گروه – متولد چین، مقیم آمریکا و دارای دیدگاه جهانی – همان نیرویی است که هر دو کشور برای پیشبرد پیشرفتهای خود به آن تکیه دارند.
بسیاری از این پژوهشگران خود را بازیگران ژئوپولیتیک نمیدانند. آنها مسئلهحلکن هستند. با این حال، انتخابهای شغلی آنها از دریچهای ملیگرایانه دیده میشود. آنها موقعیت عجیبی دارند؛ مسلط به دو فرهنگ و دو زبان برنامهنویسی، و همیشه زیر ذرهبین. آنچه آنها میسازند و اینکه کجا میسازند بهطور پنهانی ارزشهایی را شکل خواهد داد که در سیستمهای آینده نهادینه میشود.
شاید در واقع، تنش اصلی دیگر مسئله قرمز در برابر آبی یا شرق در برابر غرب نباشد. شاید این تنش نسلی و حتی شخصی باشد. نسل بعدی نوآوران با اصالت چینی کجا را برای ساختن انتخاب خواهند کرد؟ آیا سیستمی را برمیگزینند که در آن سرعت و منابع فراوان است اما محدودیتها هم بیشتر است، یا محیطی آشفتهتر و بازتر که شکست در آن نهتنها مجاز، بلکه قابل انتظار است؟
اگر ایالات متحده بتواند همچنان مغناطیسی برای جذب استعدادها باقی بماند و از درونگرایی پرهیز کند ممکن است دست بالا را داشته باشد. اگر چین بتواند از صرفاً «تولید استعداد» به «توانمندسازی استعدادها» برسد، ممکن است به برتری عمیقتری دست یابد. اما تصویر بزرگتر نه بر سر این است که کدام پرچم بالاتر به اهتزاز درمیآید، بلکه درباره این است که کدام نسخه از هویت چینی سرانجام عصر بعدی هوش مصنوعی را تعریف خواهد کرد.
منبع: scmp