به گزارش چاینا دیلی، این یافته میتواند تحولی بزرگ در درمان بیماریهای عصبی از جمله اختلالات رشد، آسیبهای عصبی، درد مزمن و عفونتهای ویروسی عصبی ایجاد کند. مطالعه توسط محققان موسسات فناوری پیشرفته شنژن وابسته به آکادمی علوم چین انجام شد و در مرکز زیستشناسی مصنوعی شنژن تکمیل گردید.
پژوهشگران برای نخستینبار وجود سلولهای میکروگلیا در سیستم عصبی محیطی را تأیید کردند. میکروگلیا که از سال ۱۹۱۹ شناخته شدهاند، سلولهای ایمنی مقیم بافت هستند که تصور میشد تنها در سیستم عصبی مرکزی یعنی مغز و نخاع وجود دارند.
دانشمندان چینی بر این باورند که وجود میکروگلیا در سیستم عصبی محیطی میتواند نقطه عطفی در فهم ما از بیماریهای عصبی باشد. این سلولها در گونههای کوچک مانند موشها وجود ندارند و شاید به همین دلیل تاکنون شناسایی نشده بودند.
دانشمندان ابتدا در برخی بافتهای خارج از سیستم عصبی مرکزی نشانههایی از میکروگلیا دیدهاند، این تیم از نمونههای بیولوژیکی انسان، میمون و خوک استفاده کرد و به تأیید قطعی حضور میکروگلیا در اعصاب محیطی رسید. آنها زیرساختهای پیشرفتهای مانند آزمایشگاههای زیستشناسی مصنوعی در شنژن و امکانات تجزیه و تحلیل حیوانات مدل در موسسه جانورشناسی کونمینگ را به کار گرفتند.
کاربردهای بالقوه این کشف شامل:
- درک بهتر از اختلالات مادرزادی
- شناسایی اهداف دارویی جدید برای درمان بیماریهای ارثی عصبی
- تقویت بازسازی عصبی در آسیبها
- محافظت از نورونها در برابر عفونتهای ویروسی
- تنظیم پاسخ درد از طریق ترشح مولکولهای مسکن یا دردزا
این کشف، چارچوب دانش درباره عملکرد ایمنی در خارج از سیستم عصبی مرکزی را به چالش میکشد.
این مطالعه، که به عنوان یکی از تحولات مهم در علم اعصاب شناخته میشود، در شماره جدید مجله معتبر منتشر شده و توجه بسیاری از محققان بینالمللی را به خود جلب کرده است.
بر اساس یافتههای این پژوهش جدید، کشف وجود سلولهای میکروگلیا در سیستم عصبی محیطی میتواند افقهای تازهای برای درمان بیماریهای عصبی بگشاید. این کشف نشان میدهد که نقش سلولهای ایمنی فراتر از تصورات پیشین است و میتواند در جنبههای مختلف عملکرد عصبی، رشد، ترمیم و محافظت از نورونها دخیل باشد.
در زمینه اختلالات رشدی عصبی مانند اوتیسم یا اختلال کمتوجهی-بیشفعالی میکروگلیاها در دوران رشد جنینی با شکلگیری شبکههای عصبی و حذف سیناپسهای زائد نقش مهمی ایفا میکنند. حال با شناسایی آنها در سیستم عصبی، این احتمال وجود دارد که عملکرد مشابهی در تکامل اعصاب محیطی نیز داشته باشند. هدف قرار دادن این سلولها میتواند مسیرهای درمانی تازهای را برای کنترل و بهبود این نوع اختلالات فراهم کند، بهویژه در جنینهایی که در معرض خطر ناهنجاریهای عصبی قرار دارند.
در آسیبهای عصبی ناشی از ضربه یا صدمات نخاعی، حضور میکروگلیا در محل آسیب میتواند به پاکسازی سلولهای مرده کمک کرده و فرایند بازسازی بافت عصبی را تسهیل کند. بنابراین، استفاده از روشهایی برای تقویت یا تنظیم فعالیت این سلولها، میتواند نقشی کلیدی در بهبود عملکرد عصبی و بازیابی تواناییهای حرکتی و حسی ایفا کند.
در مورد دردهای مزمن یا نوروپاتیک نیز میکروگلیاها نقش دوگانهای دارند؛ آنها میتوانند با ترشح مواد شیمیایی خاص، احساس درد را تقویت یا برعکس، از شدت آن بکاهند. این ویژگی، میتواند مبنایی برای توسعه داروهایی باشد که با تنظیم عملکرد میکروگلیا به کنترل بهتر دردهای مزمن، بهویژه در بیمارانی که به درمانهای مرسوم پاسخ نمیدهند، کمک کند.
در نهایت، در مواجهه با عفونتهای ویروسی سیستم عصبی مانند هرپس، زونا یا ایدز، میکروگلیاها قادرند بهعنوان سلولهای نگهبان عمل کرده، ویروسها را شناسایی و با ترشح عوامل ضدویروسی از نورونها محافظت کنند. تقویت این نقش میتواند به کاهش آسیبهای ویروسی و بهبود وضعیت بیماران کمک کند.
در مجموع، شناسایی میکروگلیا در سیستم عصبی محیطی، نقطه عطفی در علوم اعصاب محسوب میشود. این دستاورد نهتنها درک ما را از عملکرد نورونها و سلولهای ایمنی متحول میکند، بلکه نویدبخش روشهای درمانی هدفمند، دقیق و مؤثر برای طیف گستردهای از بیماریهای عصبی خواهد بود؛ بیماریهایی که تاکنون درمان قطعی یا مؤثری برای آنها وجود نداشته است. این پژوهش، دروازهای بهسوی پیشرفتهای نوین در حوزه پزشکی بازسازیکننده و نورولوژی پیشرفته باز میکند.
منبع: chinadaily