به گزارش ساوت چاینا مورنینگ پست، در سال جاری به خاطر گسترش کاربرد وسایل نقلیه الکتریکی و افزایش شدید ظرفیت انرژیهای تجدیدپذیر، میزان مصرف سوختهای فسیلی چین کاهش یافته است. با توجه به این که رشد ظرفیت انرژیهای تجدیدپذیر در این کشور احتمالا سریعتر از رشد تقاضای انرژی خواهد بود، به نظر میرسد که مصرف سوختهای هیدروکربنی در چین در مسیر کاهش دائمی قرار دارد.
در واقع ممکن است این کشور هماکنون، یعنی هفت سال زودتر از تعهداتش در توافق پاریس، انتشار کربن خود را به نقطه اوج رسانده باشد. مصرف بنزین چین در نیمه اول ۲۰۲۴ نسبت به دوره مشابه سال قبل ۳۲/۰ درصد بیشتر شد، اما در چهار ماه آخر عملا کاهش یافت. مصرف گازوئیل نیز در نیمه اول امسال کاهشی ۵۲/۳ درصدی داشت.
به نظر میرسد که این روند ادامهدار باشد. پکن در هشت ماهه اول سال جاری واردات نفت خام را ۱/۳ درصد کاهش داد.
یکی از دلایل احتمالی این روندهای نزولی، توسعه سریع وسایل نقلیه انرژی جدید است.
تعداد این نوع وسایل نقلیه در چین به ۴/۲۰ میلیون دستگاه (تقریبا معادل ۶ درصد از کل ناوگان) رسیده است و طبق گزارش آژانس بینالمللی انرژی، میزان فروش آنها در سال جاری احتمالا به ۱۰ میلیون دستگاه خواهد رسید. به این ترتیب مصرف انرژی در بخش حمل و نقل این کشور با سرعت تمام در حال تغییر از هیدروکربنها به سمت الکتریسیته است.
در هفت ماهه نخست امسال کل تولید برق چین ۸/۴ درصد افزایش یافت، اما سهم زغالسنگ در تولید برق به پایینترین حد خود رسید. احتمالا مصرف زغالسنگ در سال جاری حتی بیش از این هم کاهش خواهد یافت. در هفت ماهه ابتدایی سال جاری تولید زغالسنگ چین ۷/۱ درصد کمتر، و در مقابل مصرف گاز طبیعی ۷/۹ درصد بیشتر شده است که احتمالا نمیتواند بهتنهایی کاهش مصرف نفت و زغالسنگ را جبران کرده باشد.
افزایش تولید انرژی خورشیدی و بادی و هیدروژن عامل اصلی کاهش مصرف هیدروکربنها بوده است. در سال ۲۰۲۳ ظرفیت تولید انرژی خورشیدی ۵۵ درصد افزایش یافت و در هفت ماهه اول امسال میزان تولید برق خورشیدی رشدی ۴/۲۶ درصدی داشت. با توجه به پایینتر بودن میزان واقعی تولید نسبت به ظرفیت، پتانسیل افزایش تولید هم وجود دارد.
در مجموع ظرفیت انرژی خورشیدی و بادی چین در سال گذشته تقریبا ۳۰۰ گیگاوات افزایش یافت و در سال جاری نیز همین روند دنبال میشود. همچنین تولید برق آبی در پنج ماهه ابتدایی امسال نسبت به دوره مشابه سال قبل ۱۶ درصد رشد داشته است. این پیشرفتها در کنار هم باعث کاهش چشمگیر تولید برق با استفاده از سوختهای فسیلی میشود.
پکن سال گذشته با واردات روزانه ۷/۱۳ میلیون بشکه نفت خام، بزرگترین واردکننده جهان بود. ولی افزایش ظرفیت انرژی خورشیدی میتواند واردات نفت را تا نیم میلیون بشکه در روز کاهش دهد، و اگر سرعت توسعه بخش انرژی خورشیدی بیشتر شود و تا دهه ۲۰۳۰ به دو برابر برسد، تقاضای نفت چین بسیار بیشتر از اینها کاهش خواهد یافت.
با گسترش کاربرد وسایل نقلیه انرژی جدید و افزایش تولید انرژی خورشیدی در سراسر جهان، احتمالا تقاضا برای هیدروکربنها در خارج از چین هم کاهش مییابد و جهان جنوب میتواند از توسعه اقتصادی مبتنی بر سوختهای فسیلی، به سمت منابع مقرون به صرفهتر انرژی مانند انرژی خورشیدی و هیدروژن گام بردارد.
یک نیروگاه بادی در دابانچنگ، منطقه خودمختار شین جیانگ
بسیاری از کشورهای جهان جنوب نفت را وارد میکنند که منجر به خروج مداوم ارز میشود. اما انرژی تجدیدپذیر توسعه اقتصادی را ارزانتر و آسانتر میکند. مناطق روستایی که به شبکه یرق متصل نیستند هم میتوانند منبع انرژی مستقل خود را داشته باشند. رابطه توسعه اقتصادی در جهان جنوب و هیدروکربن گسسته خواهد شد.
چین میتواند در دهه ۲۰۳۰ در بخش انرژی به استقلال کامل برسد، و صادرات تجهیزات خورشیدیاش به جهان جنوب میتواند تقریبا در همان محدوده زمانی تقاضای آن مناطق را نیز کنترل کند. رشد شدید تقاضای چین، قیمت نفت را از ۲۵ تا ۵۰ دلار در هر بشکه در دهه ۱۹۹۰ به بیش از ۱۰۰ دلار در دهه ۲۰۱۰ رساند و حالا ممکن است این روند طی یک تا دو دهه آینده معکوس شود.
انرژی تجدیدپذیر بزرگترین عامل برابری در اقتصاد جهانی است، فرصت استقلال انرژی را در اختیار هر کشوری که مایل به آن باشد قرار میدهد، و به تمام کشورها اجازه میدهد تا با تولید تجهیزات مربوطه، به تامینکننده انرژی تبدیل شوند. چین اکنون پیشتاز این صنعت بوده و از طریق نوآوری و تولید انبوه، انرژی تجدیدپذیر را به گزینهای قابل مقایسه با سوختهای فسیلی یا حتی ارزانتر از آنها تبدیل نموده و با این راهبرد، به عربستان قرن بیست و یکم تبدیل گردیده است.
ظهور انرژیهای تجدیدپذیر موازنه قدرت در جهان را تغییر میدهد، به این صورت که به سود اقتصاد تولیدی است و از اهمیت اقتصاد مبتنی بر منابع میکاهد. از آنجا که تنها شمار اندکی از کشورها از منابع سرشار هیدروکربنی برخوردارند، توسعه انرژی سبز میتواند تا حد زیادی به عدالت و برابری در توزیع ثروت جهانی کمک کند.
انرژی مهمترین عامل در اقتصاد دنیاست. انرژی تجدیدپذیر ارزان و فراوان میتواند پای جمعیت چند میلیارد نفری جهان جنوب را به اقتصاد مدرن باز کند. افزایش بهرهوری و قدرت خرید این جمعیت عظیم، اقتصاد و تجارت جهانی را در سالهای آینده تقویت خواهد نمود.
از سوی دیگر، نوسانات قیمت نفت از دهه ۱۹۷۰ تاکنون از عوامل بر هم زننده ثبات اقتصاد جهانی بوده است. کاهش تقاضای نفت اقتصاد جهان را باثباتتر میکند و به نفع کشورهای فقیری است که انرژی سهم بیشتری در اقتصادشان دارد.
پیش از این کاهش قیمت نفت معمولا نشانه افت اقتصاد جهانی بود؛ اما زمانی که انرژیهای تجدیدپذیر جایگزین هیدروکربنها شوند، اقتصاد دنیا شکوفاتر، عادلانهتر و پایدارتر خواهد گردید.
منبع: scmp