به گزارش ساوت چاینا مورنینگ پست، در همین راستا محققان استراتژیهایی را پیشنهاد کردند که شامل استفاده از فناوری برای مقابله با رسانههای غربی بود که به گفته آنها تصویری ناعادلانه از چین ترسیم میکنند و مانع از توانایی چین برای ایجاد دیدگاهی واحد از خود میشد.
سخنگوی حزب همچنین به استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی و سیستمهای تحلیل برای «افزایش کارایی و دقت» کمپینها برای «تبدیل انتشار اطلاعات از روشهای سنتی به فرآیندی صنعتی و هوشمند» اشاره کرد.
کمپینهای آنلاین همچنین میتوانند از الگوریتمهای رسانههای اجتماعی برای ادغام محتوای مرتبط با جریان اطلاعات روزانه مخاطبان هدف استفاده کنند.
این پیشنهادها در حالی مطرح میشوند که پکن تلاشهای خود را برای مقابله با آنچه که به عنوان یک جنگ روایتی با ایالاتمتحده و متحدانش میبیند، افزایش میدهد. چین هدف طیف گستردهای از اتهامات، از جمله اتهامات مربوط به حقوق بشر، نقض ارضی و تجاری بوده است که باعث تحریم کشورهای غربی شده است. درک عمومی از چین در آن کشورها نیز کاهش یافته است.
مقامات چینی مدتهاست که از پوشش ناعادلانه رسانههای خارج از این کشور شکایت کردهاند و خواستار تلاشهایی برای ایجاد یک استراتژی «قدرت گفتمانی بینالمللی» برای مقابله با رسانههای غربی، در تلاش برای شکلدهی به افکار بینالمللی شدهاند.
این موضوع در حالی مطرح میشود که دونالد ترامپ برای دومین دوره ریاست جمهوری خود در آمریکا آماده میشود. در اولین دوره ریاست جمهوری او، دولت ترامپ مشروعیت حزب کمونیست را زیر سؤال برد و لفاظی های خود را علیه چین در مورد منشأ کووید-۱۹ تشدید کرد و به یک درگیری شدید بین دو طرف دامن زد.
کارشناسان همچنین به فوریت و ضرورت پیشبرد بازسازی چشمانداز ارتباطات بینالمللی اشاره کردهاند. از بین بردن کلیشههای بینالمللی در مورد چین اهمیت فزایندهای پیدا کرده است. با بدتر شدن تنشهای ژئوپلیتیکی، غرب به رهبری ایالاتمتحده به تشدید سرکوب و مهار چین ادامه داده است و رسانههای غربی از موضوعات مرتبط با چین در روایتهای جهانی اغلب حقایق را تحریف میکنند.
چنین روایتهایی نهتنها بر درک دقیق جامعه بینالمللی از چین تأثیر میگذارد، بلکه بهطور قابلتوجهی شکلگیری اجماع بین مخاطبان داخلی چین را مختل میکند. شکستن انحصار غرب بر گفتمان و از بین بردن کلیشههای بینالمللی درباره چین برای ارائه تصویری صادقانه، چند بعدی و جامع از چین به جهان اهمیت زیادی پیدا کرده است.
همچنین استفاده از فناوری برای یک کمپین اطلاعاتی دقیقتر»، با استفاده از نمایههای دقیق کاربر برای ایجاد محتوای مناسب که با اولویتهای مخاطبان همسو باشد، ضرورت دارد.
محتوای چنین کمپینهایی باید با نمادهای فرهنگی کشور هدف برای تشکیل یک شبکه نمادهای بین فرهنگی ترکیب شود. این ترکیب به محتوا اجازه میدهد تا از موانع فرهنگی عبور کند و با سهولت بیشتری توسط مخاطبان با پیشینههای فرهنگی مختلف پذیرفته شود. برای انجام این کار توصیه میشود به جشنوارههای سنتی، شخصیتهای تاریخی و آثار ادبی کلاسیک کشور هدف استناد شود تا به پل زدن فاصله روانشناختی بین محتوا و مخاطب کمک کند.
همچنین باید در روایات فرهنگهای مختلف «شمولپذیری و انعطافپذیری» وجود داشته باشد.برای مثال، برای ارتقای دستاوردهای توسعه چین میتوان روایتها را طوری تنظیم کرد که با اولویتهای داستانسرایی متفاوت طنیناندازی کنند، در حالی که بر «موفقیت جمعی» در فرهنگ شرقی، بهجای تمرکز بر قهرمانسازی فردی در زمینههای غربی تأکید شود.
کمپینهای اطلاعاتی میتوانند بر یافتن ارزشهای مشترک مانند صلح، توسعه، انصاف و عدالت تمرکز کنند تا به ایجاد تفاهم و حمایت بین فرهنگی کمک کنند.
دستیابی به چنین اهدافی به طور طبیعی در سیستم ارزشی مخاطبان بینالمللی ادغام میشود، به طوری که محتوایی که چین میخواهد تبلیغ کند دیگر به عنوان دیدگاه “دیگری” تلقی نمیشود.
چین باید به تولید محصولات فرهنگی با کیفیت بالا در کنار سایر استراتژیها ادامه دهد. ترویج بیشتر انتشار فرهنگ چینی در خارج از کشور میتواند داستان چینی و قدرت فکری و معنوی پشت آن را بهطور کاملتر و واضحتر به نمایش بگذارد و به طور مداوم قدرت نرم فرهنگی این کشور و تأثیر فرهنگ چین را تقویت کند.
منبع: scmp