به گزارش ساوت چاینا مورنینگ پست، این پیشرفت چشمگیر در مرزهای علم پزشکی بازساختی و مهندسی زیستی، گامی مهم بهسوی تحقق پیوند اندامهای انسانی در حیوانات بهشمار میرود.
این مطالعه نوآورانه توسط تیمی از مؤسسات زیستپزشکی و سلامت گوانگژو، زیر نظر آکادمی علوم چین، انجام شده و نتایج آن در نشست سالانه انجمن بینالمللی تحقیقات سلولهای بنیادی که ۱۲ ژوئن در هنگکنگ برگزار شد، ارائه شد.
بر اساس گزارشی که در مجلهای معتبر منتشر شد، محققان با استفاده از فناوریهای پیشرفته ویرایش ژن، سلولهای بنیادی انسانی را بازبرنامهریزی کردند تا بقای آنها در محیط جنینی خوک افزایش یابد. آنها با معرفی ژنهایی که از مرگ سلولی جلوگیری میکنند، توانستند شرایطی ایجاد کنند که سلولهای انسانی بتوانند در بدن خوک رشد کرده و عملکردهای پیچیدهای همچون تپش قلب را آغاز کنند.
در این آزمایش، سلولهای بنیادی انسانی که از پیش اصلاح شده بودند، در مرحله بلاستوسیست — مرحلهای ابتدایی از جنینی که در آن یک توپ سلولی تشکیل میشود — به جنینهای خوک تزریق و سپس به خوکهای جایگزین منتقل شدند. قلب تشکیلشده از سلولهای انسانی در این محیط، بهمدت ۲۱ روز بهطور مستقل تپید، بدون آنکه نیازی به تحریک خارجی داشته باشد.
این دستاورد پس از موفقیت پیشین این تیم در رشد کلیههای انسانی در خوکها برای مدت ۲۸ روز، دومین گام مهم در زمینه پرورش اندامهای انسانی در بدن حیوانات تلقی میشود.
پیشرفتهای اینچنینی نهتنها میتوانند در آینده مشکل کمبود اعضای پیوندی را برطرف کنند، بلکه در مطالعات بیماریهای انسانی، آزمایش داروها، و درک بهتر رشد و عملکرد بافتهای انسانی نیز کاربردهای وسیعی خواهند داشت.
تولید ساختار تپنده قلب انسان در جنین خوک، بهعنوان یک دستاورد پیشگامانه در علم پزشکی بازساختی و زیستفناوری، مزایا و فواید چندلایهای، عمیق و تحولی در حوزههای سلامت، پژوهش، درمان و اخلاق زیستی به همراه دارد. این نوع اکتشافات نهتنها افقهای تازهای را در درمان بیماریهای لاعلاج میگشایند، بلکه مسیرهایی نوین برای توسعه مهندسی بافت و تحقق پزشکی شخصی فراهم میکنند.
یکی از مهمترین پیامدهای این پیشرفت، امکان کاهش بحران جهانی کمبود اعضای پیوندی است. با پرورش اندامهای انسانی در بدن حیواناتی مانند خوک، میتوان منبعی پایدار، در دسترس و جایگزین برای تأمین اندامهایی چون قلب، کلیه و کبد فراهم کرد و در نتیجه، جان هزاران بیمار در انتظار پیوند نجات یابد.
از سوی دیگر، ایجاد اندامهای انسانی در بدن حیوانات فرصت بینظیری برای توسعه مدلهای زنده بهمنظور مطالعه بیماریهای انسانی فراهم میآورد. در زمینه بیماریهای قلبی، مشاهده مستقیم عملکرد یک قلب انسانی تپنده در شرایط طبیعی جنینی میتواند به فهم دقیقتری از مکانیسمهای سلولی و آسیبشناسی منجر شود.
این فناوری همچنین نقش مهمی در تسهیل آزمایش داروها دارد. استفاده از اندامهای انسانی در محیطهای حیوانی میتواند بستری مناسب برای ارزیابی ایمنی و کارایی درمانهای جدید فراهم آورد و نتایجی نزدیکتر به واقعیت انسانی ارائه دهد؛ این امر موجب تسریع روند توسعه داروها و کاهش هزینههای مطالعات بالینی خواهد شد.
پیشرفت در مهندسی بافت نیز از دیگر مزایای کلیدی این دستاورد است. توانایی تولید یک اندام فعال و خودکار در بدن یک گونه دیگر، گامی بزرگ در جهت ساخت اندامهای سفارشیشده بر اساس ویژگیهای ژنتیکی هر بیمار است و تحقق پزشکی شخصی را بیش از پیش در دسترس قرار میدهد.
در بُعد بنیادینتر، این پژوهش درک دانشمندان از رشد و تکوین سلولهای انسانی را گسترش میدهد. بررسی رفتار سلولهای بنیادی انسانی در محیط طبیعی جنینی، از تمایز تا تعامل با میزبان، میتواند بینشهایی نوین در درمان ناباروری، بیماریهای مادرزادی و تکوین جنین ارائه دهد.
همچنین، این نوع تحقیقات با وجود چالشهای اخلاقی، فرصتهایی برای گفتوگو و تدوین چارچوبهای نوین در حوزه اخلاق زیستی فراهم میسازد. توسعه مقررات جهانی برای استفاده ایمن و عادلانه از این فناوری، نیازمند همکاریهای علمی، حقوقی و فرهنگی در سطح بینالمللی است.
در نهایت، ضربان گرفتن قلب انسان در بدن یک جنین خوک، صرفاً یک دستاورد علمی نیست، بلکه نماد گسترش مرزهای دانش زیستی و پزشکی در خدمت بشر است. این اکتشاف میتواند نقطه عطفی در مسیر آیندهنگر علم باشد؛ آیندهای که در آن، علم زیستی پاسخهایی مؤثر، اخلاقی و پایدار برای نیازهای پیچیده انسان ارائه میدهد.
منبع: scmp