به گزارش ساوت چاینا مورنینگ پست، توانایی ارتش در مقابله با مهارتهای رزمی مبتنی بر هوش مصنوعی دشمنان، حوزهای نوظهور از جنگافزارهاست که در آینده نقشی حیاتی خواهد داشت. موفقیت در این زمینه مستلزم هدفگیری در سه سطح اصلی از فرایند پردازش هوش مصنوعی دشمن است: داده، الگوریتمها و توان محاسباتی.
یکی از گزینهها میتواند «آلودهسازی دادهها» یا تغییر توزیع دادهها در جریان نبرد باشد تا مدلهای زبانی حریف دقت خود را از دست بدهند. بهکارگیری روشهایی مانند استتار تسلیحات یا ارسال دادههای جعلی در شبکهها که پیشتر توسط ارتشهای خارجی نیز اتخاذ شدهاند، میتواند فرایند یادگیری مدلهای هوش مصنوعی دشمن را گمراه کند.
یکی دیگر از گزینهها، «فریب منطقی الگوریتمها» عنوان شده است؛ بهاین معنا که یک طرف خارج از محدوده یادگیری یا منطق مدلهای هوش مصنوعی عمل کند. برای مثال، در عملیات رزمی فیزیکی، این امر میتواند شامل هدایت دستههای پهپادی بهسمت مانورهای نامنظم و غیرقابل پیشبینی باشد تا نیروهای خارجی نتوانند مسیر یا آرایش آنها را بیاموزند.
ارتش آزادیبخش خلق چین مدتهاست که ایده «جنگ فریبکارانه» (deceptive warfare) را مطرح کرده است که از طریق ایجاد «نویز» (مزاحمت یا اغتشاش) با وارد کردن بیش از حد داده در قالب تصویر، صوت، ویدیو و امواج الکترومغناطیسی، میتواند کارایی پردازشهای محاسباتی دشمن را کاهش دهد.
در جریان درگیریها، ارتش چین میتواند مراکز قدرت محاسباتی، زیرساختهای شبکهای و حتی سیستمهای پشتیبان مانند برق دشمن را هدف قرار دهد.
ارتش چین در پنج سال گذشته سریعاً بهسمت تاکتیکهای ضد هوش مصنوعی حرکت کرده است و بهطور گستردهای در حال بررسی کاربرد هوش مصنوعی در میدان نبرد است. طرح چنین مفهومی بهویژه جالب توجه است، زیرا بر ترکیب توانمندیهای نرم و سخت در نبرد تأکید دارد. چینیها درک کردهاند که جنگ همواره در حال تکامل است، هرچند هنوز عناصر سنتی در آن باقی ماندهاند.
جنگ اوکراین و برنامهی پیشنهادی «چشمانداز جهنمی» که اخیراً دریاسالار ساموئل پاپارو، فرمانده منطقه هند-آرام ایالات متحده، درباره درگیری بر سر تایوان مطرح کرد، زنگ هشدارهایی برای ارتش چین بودهاند.
از زمان آغاز جنگ اوکراین در سال ۲۰۲۲، سامانههای بدون سرنشین – که ابتدا از راه دور کنترل میشدند و ممکن است در آینده خودمختار شوند – در نبردهای نامتقارن نیروهای اوکراینی علیه روسیه نقشی کلیدی ایفا کردهاند.
پاپارو سال گذشته گفته بود که اگر ارتش چین به تایوان حمله کند، ممکن است تعداد زیادی از سامانههای بدون سرنشین برای سردرگم کردن نیروهای چینی و خرید زمان برای واکنش آمریکا مورد استفاده قرار گیرند.
انجام «مطالعات معکوس» درباره هوش مصنوعی و جلوگیری از جمعآوری دادههای مؤثر توسط دشمن، اقدامی طبیعی برای ارتش چین است.
فلسفه نظامی چین بهطور سنتی بر ضرورت همزمان داشتن «نیزه و سپر» در جنگ تأکید دارد.
با توجه به اینکه هم ارتشهای ایالات متحده و چین هنوز در مراحل ابتدایی ادغام هوش مصنوعی در سلاحها و سامانههای خود هستند، احتمالاً قابلیتهایی که شدهاند، هنوز در حد نظریه و پیشنهاد هستند و نه دکترین اجرایی.
آسیبپذیریهای سامانههای هوش مصنوعی، نه فقط در حوزه نظامی بلکه در سطح عمومی، بهخوبی شناختهشدهاند و نکتهای جدید محسوب نمیشوند. ارتش چین آموزشها، پژوهشها و مطالعات نظری بیشتری در زمینه حفاظت از دادهها انجام خواهد داد تا اطمینان یابد که ارتشهای مجهز به هوش مصنوعی میتوانند بهطور مؤثر عمل کنند.
منبع: scmp